انسان و طبیعت

محیط زیست طبیعی و انسانی - قوانین و مقررات - استانداردهای زیستمحیطی - فناوری اطلاعات

انسان و طبیعت

محیط زیست طبیعی و انسانی - قوانین و مقررات - استانداردهای زیستمحیطی - فناوری اطلاعات

پارک‌های حیات وحش

 به نام خداوند بخشاینده مهربان 

 

 

 

 

درباره نویسنده واهداف وبلاگ 

 

حبیب ماهری کارشناس ومشاور امور محیط زیست، با 30 سال سابقه وتجربه، عاشق طبیعت ایران زمین هستم وهدفم بالا بردن فرهنگ زیست محیطی جامعه از طریق فراهم کردن اطلاعات مورد نیاز است. این وبلاگ سعی دارد، مسایل زیست محیطی را مورد نقد وبررسی قراردهد 

 

آزمایشگاه شیمی آب (مرجع و معتمد) سازمان حفاظت محیط زیست

 

 

آنالیز و اندازه گیری

 

 

پارامترها: 

 

(PH,COD,BOD,TDS,TSS,EC,DO)

قلیائیت کل(کربنات و بیکربنات) 

 

سختی کل،کلسیم،منیزیم،کدورت،دترجنت،کلراید،فسفات،آمونیاک،سولفات،نیترات ونیتریت. 

 

بخش هوا- منابع ثابت: NO,NO2,CO,CO2,O2,NOx,SO2,CxHy,H2S

 

 

منابع سیار: PM10

 

 Web Site

http://bahare-tabiat.blogfa.com

  http://bahare-tabiat.blogsky.com

 

تماس با بهار طبیعت: 

 

bahare_tabiat@yahoo.com

 

                       

http://www.blogsky.com/users/blogs/logo/jafary21.gifhttp://www.blogsky.com/users/blogs/logo/jafary21.gif

http://www.blogsky.com/users/blogs/logo/jafary21.gif

                

بهار طبیعت 

    

 

 

 

پارک‌های حیات وحش 

 

 

 

 

 

پارک‌های حیات وحش برای حفاظت از گونه‌ها کافی نیست

 

 

معمولا هدف از ایجاد پارک‌های ملی، کمک به حفظ و بقای گونه‌های بومی در یک کشور یا منطقه خاص است اما به‌نظر می‌رسد اگر بخش قابل توجهی از زمین‌های مجاور پارک را نیز به‌عنوان زیستگاه بومی گونه‌ها در نظر بگیریم حفاظت از بعضی گونه‌ها با موفقیت بیشتری انجام می‌شود. منطقه سِرادو در برزیل از لحاظ بیولوژیکی به عنوان متنوع‌ترین جنگل‌های تُنک روی زمین شناخته شده و پارک ملی اِماس یک منطقه حفاظت شده مهم برای جمعیت گسترده‌ای از پستانداران بزرگ مانند مورچه‌خوارهای غول‌پیکر، جگوارها و پوماست. اما به نظر کارلی واین، مدیر حیات‌وحش و زیستگاه جانوران در پارک ملی اِماس مساحت حدودا پانصد مایل مربعی این پارک برای حفاظت از گونه‌های موجود در آن بسیار کوچک است. نگرانی اصلی این است که اکثر زمین‌های اطراف پارک در حال تبدیل شدن به زمین‌های کشاورزی هستند و به نظر می‌رسد پارک در دریایی از زمین‌های کشاورزی قرار دارد. متخصصان محیط‌زیست معتقدند وجود قانونی که بر اساس آن مالکان زمین مجبور شوند بیست درصد از پوشش گیاهی زمین‌هایشان را دست نخورده بگذارند برای حفظ گونه‌ها بسیار مهم و کلیدی است، چرا که مکان‌های در دسترس جانوران برای پرسه زدن در خارج از پارک به‌شکل قابل توجهی افزایش می‌یابد.این قانون می‌تواند به ایجاد موزاییک جالبی متشکل از حفاظت مدیریت شده گونه‌ها که با شبکه‌ای از راه‌های رودخانه‌ای جنگلی و بخش‌های دست نخورده‌ای از جنگل که در مجاورت زمین‌های خصوصی مرتبط است کمک کند. محققان معتقدند مالکان زمین‌های خصوصی مجاور پارک‌های ملی با دستکاری بافت زمین اثر منفی روی تلاش‌های علاقه‌مندان برای حفاظت از گونه‌های مختلف می‌گذارند. شاید تاکنون اخباری در مورد تلاش گاومیش کوهان‌دار آمریکایی یا خرس گریزلی برای فرار از پارک ملی یلو استون شنیده باشید. این همان اثر منفی است که قبلا گفته شد.طی تحقیقاتی در سال 2004 و پس از آن در سال‌های 2006 تا 2008 محققان اطلاعاتی در مورد شرایط و زیستگاه مورد علاقه پنج‌گونه از پستانداران بزرگ شامل جگوار، پوما، مورچه‌خوار غول‌پیکر، گورکن‌های بزرگ و گرگ یالدار در پارک جنگلی اِماس جمع‌آوری کردند. نتایج حاکی از آن بود که گورکن‌های بزرگ و جگوارها از بخش‌های حفاظت شده پارک بیشتر خوششان می‌آید. شاید به این دلیل که آنها حساسیت بیشتری به سرو صداهای مزارع کشاورزی خارج از پارک دارند. جگوارها و گورکن‌های بزرگ با برخورداری از 50 درصد زیستگاه طبیعی خود هم راضی هستند. اما در مورد گونه‌های دیگر علاوه بر محیط داخل پارک وجود زیستگاه‌هایی در خارج از پارک نیز ضروری بود. بنابراین کاهش زیستگاه‌های طبیعی اطراف پارک در نتیجه تبدیل آنها به مزارع کشاورزی می‌تواند پیامدهای منفی بسیار قابل توجهی روی حفاظت از گونه‌های در معرض خطر داشته باشد. 

 

منبع: 

 

physorg

 

 

 

زاگرس در ایلام  

 

 

 

 

 

 

 

در حالی که دو سوم جنگل‌های بلوط در ایلام خشکیده است، سدسازی و جاده‌سازی در مناطق جنگلی همچنان ادامه دارد 

 

ماشین‌های راهسازی کوه را می‌تراشند و جلو می‌روند، لودرها سنگ‌های شکسته را هل می‌دهند و ته دره می‌اندازند، دینامیت‌ها آماده‌اند تا کوه را منفجر کنند و راهی تازه بشکافند. ماشین‌های راهسازی به دل جنگل زده‌اند و لودرها و دینامیت‌ها به قلب زاگرس و آنچه که زیر چرخ ماشین‌ها می‌رود بلوط است. ماشین‌های راهسازی، زاگرس در منطقه ارغوان ایلام را می‌تراشند و جلو می‌روند چون می‌خواهند در این منطقه حفاظت شده جاده‌ای آسفالته بکشند و لودرها و دینامیت‌ها سنگ‌ها را می‌شکنند و به پایین دره و بستر رودخانه می‌ریزند چون قرار است سد گلال در دل زاگرس ایلام ساخته شود. جاده‌سازی در ارغوان البته کمی عجیب به نظر می‌رسد چون جاده‌ای آسفالته و قابل استفاده درست چند متر پایین‌تر از جایی که قرار است جاده جدید در آن ساخته شود وجود دارد و معلوم نیست این جاده جدید روی اندام زاگرس آن هم روی زیستگاه بلوط‌ها در منطقه‌ای حفاظت‌شده چه می‌کند. تخریب در اطراف رودخانه گلال اما شناسنامه‌ای قانونی دارد. خرداد 89 در این نقطه از ایلام کلنگ سدی به زمین خورده که خیلی‌ها طرفدار ساخته شدنش هستند. این سد که تا پایان سال 91 به بهره‌برداری می‌رسد قرار است آب مورد نیاز پتروشیمی و صنایع جانبی آن را تامین کند و اگر آبی باقی بماند به زمین‌های کشاورزی منطقه برساند و آب شرب مناطق روستایی را تامین کند. ولی بهای رسیدن آب به این مناطق در روستاها، تخریب زاگرس است، اگر ساخت سدهای چنار، جزمان، گوراب و گدارخوش، چنگوله و چم‌سرخ هم شروع شود زاگرس در ایلام بیشتر از اینها زخم می‌خورد. پروژه ساخت سد گلال هم بایستی ارزیابی زیست‌محیطی می شد. ضمن این‌که این سد در منطقه کم‌پوشش زاگرس در حال ساخت است. تخریب زاگرس با لیست بلندبالای مشکلاتش پذیرفتنی نیست چون دیگر چیزی نمانده تا زخم‌های ناسور زاگرس عفونی شود و بیابان جای جنگل‌های تنک بلوط را بگیرد. 

 

خداحافظ لاله‌ها و بلوط‌ها 

 

ایلام اگر جنگل دارد بیابان هم دارد. بلوط، بنه، ارژن، بادام، داغداغان، ارغوان، کنار، کهور، پده، گلابی وحشی، سماق، لرگ، زربین و گل مینا را می‌شود در کوه‌های زاگرس ایلام پیدا کرد و البته لاله‌های واژگون را اگر چیزی از آن باقی مانده باشد.  

نکته: تخریب زاگرس این روزها بهایی برای رسیدن به آب است، اگر ساخت سدهای چنار، جزمان گوراب و ... هم شروع شود، زاگرس بیش از اینها آسیب میبیند 

مسوولان محلی می‌گویند رویشگاه 10 هزار هکتاری لاله‌ واژگون (لاله سرنگون، اشک مریم) در مانشت، گچان، دالاهو، قلارنگ و زینگان ایلام که فروردین و اردیبهشت به گل می‌نشینند در معرض انقراض است چون به جز مردمی که این گل‌ها را از ریشه درمی‌آورند و برای کاشت در گلدان به خانه‌هایشان می‌برند چریدن دام‌ها و تغییر کاربری زمین‌های کوهستانی هم تهدیدی جدی برای آنها است. در این میان بلوط‌های ایلام هم اوضاع خوبی ندارند. چندی پیش مدیرکل منابع طبیعی این استان اعلام کرد که دو سوم جنگل‌های ایلام دچار خشکیدگی شده‌اند که امروز با گشتی کوتاه در جنگل‌های این منطقه می‌توان این موضوع را به وضوح دید. عشایر زاگرس نشین در ایلام سوخت روزانه‌شان را ازهمین بلوط‌های خشکیده تامین می‌کنند. آنها در میانه جنگل به دنبال درختان پوسیده‌ای می‌گردند که به گمانشان به خاطر بخارات کارخانه پتروشیمی و شرکت گاز به این روز افتاده‌اند. آنها نمی‌دانند که تنه پوک‌شده درختان و پیکر سوراخ سوراخ شده آنها به خاطر هجوم سوسک‌های چوب‌خوار به زاگرس است که آن هم معلول خشکی و کم‌بارشی است. همین است که وسعت جنگل‌های زاگرس در ایلام هر سال کمتر از سال قبل می‌شود و به جای آن بیابان‌ها هر روز رشد می‌کنند و پا جای پای زیستگاه‌ها و رویشگاه‌های از بین رفته می‌گذارند. شاید آنها که ایلام را بدرستی نمی‌شناسند از این استان تصور بیابانی بودن نداشته باشند ولی این استان به تنهایی 424 هزار هکتار بیابان دارد که کانون بحرانی آن با 140 هزار هکتار وسعت در شهرستان دهلران قرار گرفته است. 

 

زاگرس  

 

زاگرس هم طبیعت است و هم پول اما ما تا به حال به آن نگاه اقتصادی نداشته‌ایم. زاگرس در نگاه ما همیشه پهنه‌ای برای بهره‌کشی بوده چه برای سیر کردن شکم دام‌ها چه برای تامین سوخت از آن و چه برای ریشه‌کن کردن درختان آن و گسترش دادن زمین‌های کشاورزی. اما زاگرس استعدادش بیش از اینها است. 200 هزارهکتار از وسعت زاگرس آنهم فقط در استان ایلام رویشگاه درختان بنه است همان درختی که اگر توسط عشایر قطع نشود و به خاطر آفات از بین نرود با شیره سقزی که پس می‌دهد می‌تواند به منبع درآمدی برای بومیان منطقه تبدیل شود. این در حالی است که بادام، میوه بنه، میوه بلوط، گل‌گاوزبان، کتیرا، آویشن، گل نرگس، علف مار و شیرین‌بیان همه جزو محصولات اقتصادی و قابل بهره‌برداری در این منطقه از زاگرس‌اند که اگر بهره‌برداری از آنها به درستی مدیریت شود می‌تواند منبع دیگری برای تامین معیشت مردم محلی باشد. 

 

وقتی خشم زمین فوران می‌کند 

 

 

 

 

آتشفشان یکی از مهم ترین علائم و نشانه‌های وجود پویایی و تحرک در قلب زمین است. خروج ماگما یا مواد معدنی مذاب از سطح زمین پدیده‌ای است که می‌تواند پیامد‌های مخربی را به همراه داشته باشد و مناطق اطراف را در معرض تهدید قرار دهد. پدیده‌های آتشفشانی اغلب با عوارض مخربی مانند انفجار، خروج حجم انبوهی از مواد مذاب، بارشی از آتش و خاکستر از آسمان و وقوع سیل یا جاری شدن گل و لای از ارتفاعات به طرف دره‌ها و مناطق پایین دست همراه است که می‌تواند زندگی افراد ساکن در اطراف مناطق آتشفشانی را به خطر اندازد. از گذشته‌های دور، انسان‌ها همواره از وقوع آتشفشان دچار ترس و وحشت می‌شدند. چرا که این پدیده همچون زلزله و توفان از جمله خطرناک‌ترین بلایای طبیعی محسوب می‌شود. آتشفشان‌ها در واقع از مهم‌ترین حوادث طبیعی هستند که می‌توانند موجب تخریب گسترده شهرها و جنگل‌ها شوند. علاوه بر این، وقوع آتشفشان‌ها موجب ایجاد تغییراتی در داخل زمین می‌شود که ما انسان‌ها قادر به دیدن آنها نیستیم بلکه نتایج این تغییرات در سال‌های آینده پدیدار می‌شود. هنگام وقوع آتشفشان از روزنه‌ای که در سطح زمین ایجاد می‌شود، مواد گداخته شده، خاکستر و همچنین گازهای درونی زمین به بیرون فوران می‌کند که با گذشت زمان بر اثر فعالیت‌های آتشفشانی، کوه‌های آتشفشانی بر سطح زمین ایجاد خواهند شد.زمین از سه‌لایه اصلی پوسته خارجی، جبه یا گوشته و هسته تشکیل شده است. ما روی پوسته خارجی زمین زندگی می‌کنیم. در زیر پوسته که ضخامت آن در مناطق خشکی حدود 30 تا 70 کیلومتر است، جبه قرار دارد که ضخیم ترین لایه تشکیل‌دهنده کره زمین است. جبه حرارت بسیار بالایی دارد، اما فشار زیادی که بر آن اعمال می‌شود، موجب می‌شود در حالت طبیعی، جامد باشد. اما در شرایط خاص مانند نبود فشار یا کاهش فشار در نتیجه وقوع پدیده‌های زمین‌شناسی، جبه به موادی مایع یا همان ماگما تبدیل می‌شود که به پوسته راه یافته و موجب فوران آتشفشان می‌شود. وقتی سنگ جامد تشکیل‌دهنده جبه به سنگ مایع تبدیل می‌شود، چگالی آن کاهش می‌یابد و به همین دلیل ماگما با شدت به حرکت خود ادامه می‌دهد. با به حرکت درآمدن ماگما، سنگ‌هایی که در مسیر آن قرار دارند نیز ذوب می‌شوند و به مخلوط ماگما اضافه می‌شوند. ماگمای راه یافته به بخش پوسته زمین تا زمانی که فشار ایجاد شده در جهت خروج از پوسته در آن بیشتر از فشار سنگ‌های جامد تشکیل‌دهنده پوسته باشد، به حرکت خود ادامه می‌دهد و چنانچه در مسیر حرکت آن، بخشی از پوسته ترک خورده یا فشار کافی وجود داشته باشد، ماگما با فشار از زمین خارج شده و به اصطلاح فوران می‌کند. البته باید توجه داشت، عوامل مختلفی مانند جنس ماگما در ساختار آتشفشان و شدت آن نقش مهمی دارد. اما بی‌شک آتشفشان از پدیده‌های طبیعی و دائمی زمین شناسی است که در طول تاریخ زمین‌شناسی در ایجاد تحول و تکامل پوسته و جبه زمین نقش بسیار مهمی داشته است.

منبع: britanica