انسان و طبیعت

محیط زیست طبیعی و انسانی - قوانین و مقررات - استانداردهای زیستمحیطی - فناوری اطلاعات

انسان و طبیعت

محیط زیست طبیعی و انسانی - قوانین و مقررات - استانداردهای زیستمحیطی - فناوری اطلاعات

معرفی کتاب بهار خاموش _ تالیف: خانم راشل کارسون

کتاب بهار خاموش به نام خداوند بخشاینده مهربان 

 

 

 

 

درباره نویسنده واهداف وبلاگ

 

 

حبیب ماهری کارشناس ومشاور امور محیط زیست، با 30 سال سابقه وتجربه، عاشق طبیعت ایران زمین هستم وهدفم بالا بردن فرهنگ زیست محیطی جامعه از طریق فراهم کردن اطلاعات مورد نیاز است. این وبلاگ سعی دارد، مسایل زیست محیطی را مورد نقد وبررسی قراردهد

 

 

آزمایشگاه شیمی آب (مرجع و معتمد) سازمان حفاظت محیط زیست

 

 

آنالیز و اندازه گیری

 

 

پارامترها:

 

 

(PH,COD,BOD,TDS,TSS,EC,DO)

 

قلیائیت کل(کربنات و بیکربنات)

 

سختی کل،کلسیم،منیزیم،کدورت،دترجنت،کلراید،فسفات،آمونیاک،سولفات،نیترات  

 

ونیتریت.

 

بخش هوا- منابع ثابت: NO,NO2,CO,CO2,O2,NOx,SO2,CxHy,H2S

 

منابع سیار: PM10

 

 :Web Site

 

http://bahare-tabiat.blogfa.com

 

 

 

http://bahare-tabiat.blogsky.com

 

 

 

تماس با بهار طبیعت: 

 

 bahare_tabiat@yahoo.com 

 

 

                       

http://www.blogsky.com/users/blogs/logo/jafary21.gifhttp://www.blogsky.com/users/blogs/logo/jafary21.gif

http://www.blogsky.com/users/blogs/logo/jafary21.gif 

 

                

  بهار طبیعت 

 

   

 

 

تقدیم به آلبرت شوایتزر 

 

که گفت: 

 

انسات قدرت پیش بینی و پیش گوئی خود را از دست داده وسر انجام زمین را منهدم خواهد کرد. 

 

کتاب بهار خاموش 

 

  

 

 

تالیف: 

 

خانم راشل کارسون 

 

در مورد آلودگی های کره زمین 

 

بهار خاموش 

 

گفتاری درباره آلاینده های ساخته دست بشر که حیات روی زمین را تهدید به نابودی میکنند. 

 

تالیف راشل کارسون 

 

ترجمه: وهابزاده، کوچکی و علیزاده 

 

معرفی کتاب 

 

 

بهار خاموش برنده 8 جایزه معروف و پرفروش‏ترین کتاب تاریخ سازی است که دنیا را در مورد آلودگی‏های کره زمین به تکان واداشته است. هیچ کابوس علمی-تخیلی نمی‏تواند با این نیروی مخرب نامرئی که در کتاب حاضر تصویر می‏شود و زندگی را در دنیا عوض می‏کند، برابری کند. بهار خاموش حمله‏ ای است کوبنده بر بی ‏احتیاطی ها، آزمندی‏ ها و عدم مسوولیت‏ های انسانی. هر کس بخواهد کشورش در زمانه نه چندان دور سنگ قبر دنیا نشود، باید این کتاب را مطالعه کند. اکنون زمانه آن فرارسیده که مردم از تغییرات سریعی که در محیط زیست صورت می‏گیرد آگاهی یابند و همگی در جنگی که ممکن است سیمای زندگی را در کره زمین دگرگون کند شرکت جویند. بهار خاموش گفتاری است درباره آلاینده‏ های ساخته دست بشر که حیات روی زمین را تهدید به نابودی می‏کنند. بهار خاموش خیلی بیشتر از یک رساله ضد مواد آفت‌کش است، بلکه این کتاب در واقع یک دیدگاه انتقادی در برابر علوم تقلیل ‏دهنده و مکانیکی و کنترل علمی و تکنولوژیکی بر طبیعت است. بهار خاموش دعوت کارسون به تواضع و فروتنی در برابر طبیعت و گزینش‌های بنیادی است که انسان باید برای نرسیدن به بهاری خاموش داشته باشد. کارسون در آخرین پاراگراف کتاب بهار خاموش می‏نویسد: «از عبارت کنترل طبیعت بوی تفاخر و خودخواهی به مشام می‌رسد و زاییده فلسفه و زیست‏شناسی عصر حجری است که گمان می‌کرد وجود طبیعت فقط به خاطر راحتی و آسایش انسان است ... برای ما بداقبالی نگران کننده‏ ای است که علمی چنین ابتدایی، به مخوف‏ترین سلاح‏ها مجهز شده باشد و آنها را نه تنها بر علیه حشرات، بلکه علیه تمامی زمین به کار گرفته است.» 

 

 

فهرست مطالب 

 

 

1- داستانی برای فردا 2- جبربقا 3- اکسیرهای مرگ 4-آبهای سطحی و دریاهای زیرزمینی5- فلمروهای هاک 6- پوشش سبز زمین 7- تخریب بی مورد8- و هیچ پرنده ای نمی خواند9- رودخانه های مرگ10- با چشم بسته از آسمان11- فراتر از تخیل بورژیا12- بهای انسانی 13- از روزنه ای تنگ 14- یکی از چهار15- ضد حمله طبیعت 16غرش سقوط بهمن 17- جاده ای دیگر.  

درباره نویسنده :  

  

 

 

راشل کارسون در 27 می 1907 در منطقه روستایی و رودخانه ای Springdale در ایالت پنسیلوانیای آمریکا متولد شد و رشد کرد. او عشق به طبیعت و جهان زنده را از مادر خود به ودیعه گرفت که نخست به صورت یک نویسنده و سپس در قالب دانشجوی زیست شناسی دریایی بروز پیدا کرد. کارسون در سال 1929 تحصیلات خود را در رشته زیست شناسی دریایی به پایان رساند و از کالج دخترانه پنسیلوانیا درجه لیسانس دریافت کرد. سپس در رشته جانورشناسی تحصیلات خود را ادامه داد و در سال 1932 از دانشگاه جان هاپکینز موفق به اخذ درجه فوق لیسانس گردید. او سپس برای نوشتن بیانیه های رادیویی توسط اداره شیلات آمریکا استخدام شد و در ضمن برای نشریه بالتیمور سان مقالاتی در زمینه تاریخ طبیعی می نوشت. در سال 1936 وارد سرویس فدرال آمریکا شد و به مدت 15 سال در آنجا به عنوان دانشمند و ویراستار خدمت کرد . او جزوات متعددی در مورد حفاظت از منابع طبیعی نوشت و مقالات علمی زیادی را ویراستاری کرد، اما در اوقات فراغتش از پژوهشهای رسمس و دولتی به نثر ادبی و عاطفی گریز می زد که نخستین ثمره آن مقاله ای بود تحت عنوان زیر دریا (ماهنامه آتلانتیک 1937) و سپس کتابی به نام زیردریا- باد (1941). در سال 1952 او کتاب دریای پیرامون ما را منتشر کرد که برنده جایزه اقیانوس شناسی شد و به دنبال آن کتاب کرانه دریا را در سال 1955 به چاپ رسانید. این کتابها متضمن نوعی شرح حال از اقیانوسها بودند و راشل کارسون را به عنوان طبیعت دان و دانشمندی که برای عموم مردم می نویسد بر سر زبانها انداخت. کارسون در سال 1952 از سرویس دولتی استعفا داد تا بتواند همه وقت خود را صرف نویسندگی کند. او به منظور آموزش مردم درباره شگفتی و زیبایی دنیای زنده چندین مقاله دیگر هم به رشته تحریر درآورد که برخی از آنها عبارتند از: به کودکان خود کمک کنید بپرسند(1956)، سواحل همیشه در تغییر ما(1957) و کتاب دیگری را هم در موضوع بوم شناسی حیات تنظیم کرد. موضوعی که در همه نوشته های کارسون به چشم می خورد این بود که نوع بشر فقط بخشی از طبیعت ست که به واسطه نیروی خود در دگرگونی طبیعت -که اغلب این دگرگونی ها برگشت ناپذیرند- از بقیه انواع متمایز شده است.  پس از جنگ جهانی دوم استفاده بی رویه از سموم شیمیایی آفت کش توجه کارسون را به خود جلب کرد و او را واداشت تا مردم را از اثرات درازمدت سموم آفت کش آگاه سازد. وی در کتاب بهار خاموش(1962) شیوه های متخصصین علوم کشاورزی را به چالش خواند و همگان را به تحول در دیدگاه بشر نسبت به دنیای طبیعت دعوت کرد. کارسون پس از آن آماج حملات صنایع شیمیایی و برخی کارکنان دولت که او را اخلال گر می نامیدند قرار گرفت، اما با شهامت از موضع خود دفاع می کرد و می گفت: نباید فراموش کنیم که ما هم بخشی آسیب پذیر از دنیای طبیعت هستیم و به اندازه سایر بخشهای اکوسیستم در معرض خطر می باشیم. در سال 1963 کارسون از کنگره آمریکا تقاضا کرد تا سیاستهای جدیدی برای حفاظت سلامتی انسانها و محیط زیست اتخاذ نمایند. او پس از جدالی طولانی با بیماری سرطان سینه، سرانجام در سال 1964 درگذشت. تلاشهای او برای شناساندن زیبایی و کمال زندگی الهام بخش نسلهای جدیدی است که می خواهند از عالم حیات و همه موجودات آن محافظت نمایند. 

  

درباره مترجم  

 

عبدالحسین وهاب‏زاده  

 

(متولد 1326، سبزوار) درجه فوق لیسانس خود را در رشته بوم‌شناسی از دانشگاه ایالتی آیوا امریکا دریافت کرده است و با 32 سال تدریس در بوم‌شناسی و علوم زیست ‌محیطی در دانشگاههای مختلف ایران، در حال حاضر به ‌عنوان مدیر مسئول یک مؤسسه پژوهشی خصوصی در زمینه‌ی علوم زیستی مشغول به‌کار است. وی در کمیته آموزشی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) عضویت دارد همچنین به‌عنوان مشاور علمی موزه طبیعت و حیات وحش ایران با شهرداری تهران همکاری می‏کند. وهاب‌زاده بخش مهمی از وقت خود را صرف ترجمه کتابهای معتبر در علوم زیستی(اکولوژی، محیط زیست و رفتارشناسی) می‏کند که نتیجه آن تاکنون چاپ بیش از 20 عنوان کتاب می باشد که از آن ‌میان می‌توان به‌موارد زیر اشاره کرد: 

بهار خاموش، تئاتر اکولوژی و بازی تکامل، مبانی محیط زیست، بوم‌شناسی علم عصیانگر، وضعیت جهان94، وضعیت جهان98، مراقبت از زمین، تنوع حیات، آخرین واحه، آب مایه حیات، چقدر کافیست؟، مقدمه‏ای بر اکولوژی رفتار(کتاب سال جمهوری اسلامی ایران)، شناخت محیط زیست: زمین سیاره زنده، اخلاق محیط زیست، مقدمه‌ای بر رفتارشناسی، سوسیوبیولوژی(برنده جایزه تشویقی کتاب سال جمهوری اسلامی). عبدالحسین وهاب‌زاده از صاحب ‌نظران برجسته محیط زیست در ایران محسوب می‌شود و از ویژگیهای او برخورداری از دیدگاهی اکولوژیکی- فرهنگی است، به‌طوری‌که محیط زیست و تغییرات آن را صرفاً پدیده‏ای اکولوژیکی نمی‏داند بلکه به کنش‌های فرهنگی و اجتماعی نیز توجه دارد. از او مقالات چندی در نشریات معتبر به‌چاپ رسیده است. درسال 1384 جایزه ملی محیط زیست ایران و در سال 1385 جایزه مهرگان علم برای کتاب تنوع حیات به ایشان اهدا شده است. وی همچنین در سال 1387 به مناسبت سی امین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران، از سوی شهرداری تهران به عنوان یکی از سی خادم محیط زیست ایران انتخاب  شد. کتاب بهار خاموش پرفروش ترین کتاب تاریخ سازی است که دنیا را در مورد آلودگیهای کره زمین به تکان واداشته است. با این کتاب نهضت معاصر محیط زیست آغاز گردید که بی تردید بر سیاستهای اجتماعی هر ملتی تاثیر خود را برجای گذاشته است.  ویرایش دوم این کتاب ارزشمند با قطع و شکل متفاوت و همراه با تصاویر جدید، مقدمه لیندا لیر، بیوگرافی راشل کارسون و نیز واژه نامه وارد بازار نشر شد. اندک ‏اند کتابهایی که مسیر تاریخ را تغییر داده باشند، بهار خاموش راشل کارسون، برنده 8 جایزه معروف و تاثیرگذارترین کتاب قرن بیستم لقب گرفته است و راشل کارسون در سال 1990 توسط مجله لایف در لیست 100 نفر از بانفوذترین آمریکایی‏ها در قرن بیستم جای گرفت. هیچ حادثهای مانند چاپ کتاب بهار خاموش راشل کارسون و حمله او به حشرهکشها در آن، نتوانست نقشی به این بزرگی در پیدایش جنبش مدرن محیط زیست ایفا کند. این کتاب ابتدا به صورت یک نوشته دنباله‏دار در سه شماره نشریه نیویورکر در تابستان 1962 ظاهر و سپس در سپتامبر همان سال به صورت کتاب منتشر گردید و در اکتبر همان سال به عنوان برگزیده مجموعه کلوپ ماه انتخاب شد و قاضی دادگاه عالی ویلیام داگلاس آنرا انقلابی‏ترین اثر پس از کلبه "عمو توم" نامید. با این کتاب نهضت معاصر محیط زیست آغاز گردید که بی‏تردید بر سیاستهای اجتماعی هر ملتی تاثیر خود را برجا گذاشت. یکی دو هزار کلمه راشل کارسون در کتابش کافی بود تا جهان مسیر دیگری در پیش بگیرد. نگارش کتاب بهار خاموش منجر به منع جهانی مصرف د.د.ت شد که تنها یک دهه پیش از آن برای کاشفش جایزه نوبل به ارمغان آورده بود. نشریه نیوساینتیست به‌مناسبت دهمین سالگرد برنامه «زنان در علم»؛ خوانندگان خود را به یک نظرسنجی فراخواند تا برترین زنان دانشمند و تاثیرگذار را در طول تاریخ انتخاب کنند. در این نظرسنجی که با حمایت مرکز منابع انگلستان برای زنان در حوزه‌های علوم، مهندسی و فناوری برگزار شد، راشل کارسون با 3/3 درصد، رتبه نهم را در اختیار دارد. راشل کارسون متولد 1907 از ایالت پنسیلوانیای آمریکا، تحصیلکرده رشته زیست‏شناسی دریایی و سپس رشته جانورشناسی، دارای مقالات و کتاب‌های متعددی است که او را به عنوان طبیعت‌دان و دانشمندی که برای عموم مردم می‏نویسد برسر زبان‏ها انداخت. کارسون شغل خود را به عنوان یک زیست‌شناس در سازمان تحقیقاتی ماهی‌ها آغاز کرد و در سال 1950 تبدیل به یک نویسنده در مورد طبیعت شد. در سال 1951 به دلیل نوشتن کتاب پرفروش دریاهای اطراف آمریکا-The Sea Around Us- که باعث جلب توجه عموم مردم به محیط زیست شد، مورد تقدیر قرار گرفت و جایزه کتاب ملی را دریافت کرد. او هم‌چنین مفتخر به کسب مدال آزادی از جیمی کارتر، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده گردید و در سال 1981 تمبر یادبود او چاپ شد. دریافت افتخارات و جوایز کتاب او حتی پس از مرگش در سال 1964 بر اثر بیماری قلبی و عوارض سرطان، ادامه دشت. او اولین کسی نبود که تهدید ناشی از مصرف نامناسب آفتکش‏ها را درک کرده باشد و نخستین کسی هم نبود که در این مورد فاشگویی نمود، اما او آن صدایی بود که عامه مردم بدان گوش فرا دادند و نگاه ویژهی او بود که جنبش اجتماعی را به راه انداخت و به آن شکل بخشید. انگیزه او در این کار عشق بیپایان به جهان زنده و شاید این اعتقاد رومانتیک و خوش‏باورانه بود که اگر مردم از رمز و راز شگفتی حیات آگاه شوند میل کمتری به تخریب آن نشان خواهند داد. تلاش‏های راشل کارسون در حفظ آنچه بدان عشق میورزید میراثی از شجاعت فردی برای ما باقی گذاشت. 

کارسون ادعا می‏کند که برای نخستین بار در تاریخ، اکنون هر انسان از هنگام بسته شدن نطفه‏اش تا دم مرگ در معرض تماس با ترکیبات شیمیایی خطرناک است. واکنشهای خصمانه نهادهای مستقر نسبت به کارسون و کتاب او خود گواهی بود بر آنکه بسیاری از مسئولان حکومت و صنعت دریافته بودند که کارسون نه فقط نتیجهگیریهای علمی آنها مبنی بر مفیدبودن آفتکش‏های جدید بلکه رهبری و صلاحیت اخلاقی خود آنان را نیز مورد سئوال قرار داده است و بحثی عمومی در مورد مسیر آینده پیشرفت فن‏آوری را به راه انداخت. کارسون در آخرین پاراگراف کتاب بهار خاموش می‏نویسد: «از عبارت کنترل طبیعت بوی تفاخر و خودخواهی به مشام می‌رسد و زاییده فلسفه و زیست‏شناسی عصر حجری است که گمان می‌کرد وجود طبیعت فقط به خاطر راحتی و آسایش انسان است ... برای ما بداقبالی نگران کننده‏ای است که علمی چنین ابتدایی، به مخوف‏ترین سلاح‏ها مجهز شده باشد و آنها را نه تنها بر علیه حشرات، بلکه علیه تمامی زمین به کار گرفته است.» (راشل کارسون متولد 1907 از ایالت پنسیلوانیای آمریکا، تحصیلکرده رشته زیست‏شناسی دریایی و سپس رشته جانورشناسی، دارای مقالات و کتاب‌های متعددی است که او را به عنوان طبیعت‌دان و دانشمندی که برای عموم مردم می‏نویسد برسر زبان‏ها انداخت. کتاب‌های کارسون بوم‌شناسی را به حوزه عمومی کشاند و وجدان عمومی را متوجه روابط میان انسان و محیط زیست نمود. در سال 1951 با نوشتن کتاب پرفروش دریاهای اطراف آمریکا باعث جلب توجه عموم مردم به محیط زیست شد. در سال 1962 با انتشار کتاب بهار خاموش، اثرات درازمدت سموم آفت کش را برملا کرد. وی در این کتاب شیوه‏های متخصصین علوم کشاورزی را به چالش خواند و همگان را به تحول در دیدگاه بشر نسبت به دنیای طبیعت دعوت کرد. و سرانجام او پس از جدالی طولانی با بیماری سرطان سینه، در سال 1964 - دو سال پس از بهار خاموش- درگذشت. اما تلاش‏های او سرآغاز جنبش‌های زیست محیطی در سراسرجهان شد.) کتاب بهار خاموش برنده 8 جایزه معروف و پرفروش ترین کتاب تاریخ سازی است که دنیا را در مورد آلودگیهای کره زمین به تکان واداشته است. هیچ کابوس علمی - تخیلی نمی تواند با این نیروی مخرب نامرئی که در کتاب حاضر تصویر می شود و زندگی را در دنیا عوض می کند، برابری کند. بهار خاموش حمله ای است کوبنده بر بی احتیاطی ها ، آزمندی ها و عدم مسوولیتهای انسانی ، هر کس، اگر بخواهد کشور ما در زمانه نه چندان دور سنگ قبر دنیا نشود، باید این کتاب را مطالعه کند. اکنون زمانه آن فرارسیده که مردم از تغییرات سریعی که در محیط زیست صورت می گیرد آگاهی یابند و همگی در جنگی که ممکن است سیمای زندگی را در کره زمین دگرگون کند شرکت جویند. بهارخاموش گفتاری است درباره آلاینده های ساخته دست بشر که حیات روی زمین را تهدید به نابودی می کنند.  

 

پنجاهمین سال انتشار کتاب بهار خاموش  

 

سال ۲۰۱۲ مصادف است با پنجاهمین سال انتشار کتاب باارزش بهار خاموش، که به همین مناسبت برنامه های مختلفی در سال جاری میلادی در سراسر جهان توسط دوستداران محیط زیست برگزار می شود. از جمله آنها برگزاری کنسرت موسیقی با الهام از کتاب خانم راشل کارسون توسط ارکستر سمفونیک پیتزبورگ با نام بهار خاموش، که توسط استیون استاکی نوشته و در ماه فوریه در چند شهر آمریکا به اجرا درآمد. بهار خاموش با وجود گذشت نیم قرن هنوز هم واکنش‏های بسیاری را برمی‏ انگیزد. راشل کارسون زمانی که کتاب را مینوشت هیچ تصوری از تاثیری که برجا خواهد گذاشت نداشت‌ و حتی زمانی که کتاب را به انتها رساند به یکی از دوستان نزدیکش نوشت: "واقع بینانه نیست که بپذیریم یک کتاب بتواند تغییری اساسی ایجاد کند." بنابراین خود او قادر به پیش بینی تاثیر عمیق و پایدار کاری که کرد نبود. با مرور کودکی و نوجوانی راشل کارسون به هیچ نشانه ای از اینکه او روزی به یک مبارز سرسخت بدل شود برنمی‏ خوریم. او در ۱۹۰۷ در اسپرینگدل به دنیا آمد و کودکی آرام و بیصدا بود و خودش خود را فردی منزوی تعریف میکند که بیشتر وقت خود را در جنگل و کنار رودخانه میگذراند و از پرنده ‏ها، گل‏ها و حشرات می ‏آموخت. او همیشه کششی به سوی نوشتن احساس میکرد و اولین داستانش را در ۱۱ سالگی منتشر نمود. در دانشگاه زمانی که خود را برای یافتن شغل نوسندگی آماده می کرد ناگهان رشته تحصیلی اش را از ادبیات انگلیسی به زیست شناسی تغییر داد. اگر چه به او هشدار داده شده بود که برای یک زن در رشته های علوم طبیعی به جز تدریس در دبیرستان و کالج های سطح پایین شغل دیگری وجود ندارد و اساسا این رشته‏ ها برای زنان بسیار دشوار است. زمانی که او مشغول گذراندن دوره لیسانس در دانشگاه بود، گمان نمی کرد بتواند روزی هر دو حوزه مورد علاقه اش یعنی زیست شناسی و نویسندگی را تلفیق کند. دریافت بورسیه ای برای یک دوره مطالعاتی مطالعاتی تابستانی در آزمایشگاه زیست شناسی دریایی وودز هول، به او امکان دیدن اقیانوس و مانوس شدن با دریا را داد. او مدرک فوق لیسانس خود را در سال ۱۹۳۲ از دانشگاه جان هاپکینز گرفت. با خواندن عنوان پایان نامه او: "ازدیاد پرونفروس در طی دوران جنینی و مراحل اولیه زندگی نوزاد گربه ماهی"، هیچکس نمی توانست حدس بزند که این همان نویسنده ای باشد که بعدها پرفروش ترین کتاب را درباره دریا بنویسد. اولین شغل حرفه ای او پس از فارغ التحصیلی، به عنوان یک نویسنده پاره وقت در اداره شیلات بود و در طول ۱۷ سال کار با اداره خدمات شیلات و حیات وحش به عنوان سردبیری ارتقاء یافت. در این زمان بود که او آغاز به نوشتن درباره دریا نمود و نخستین کتابش به نام "ورای بادهای دریایی" در سال ۱۹۴۱ درآمد. کتاب او توسط جامعه علمی با استقبال گرمی مواجه شد، اما جامعه آمریکا در آن زمان درگیر حادثه بندر پرل هاربر بود و کتاب با فروش خوبی روبه رو نشد. حق التالیف کارسون کمتر از ۱۰۰۰ دلار شد که نشان میداد نویسندگی کار اقتصادی ای نیست. اما دومین کتابش با عنوان "دریاهای اطراف آمریکا" که در جولای ۱۹۵۱ وارد بازار نشر گردید، در عرض یک ماه به لیست پرفروش ترین کتاب ها اضافه شد و تا دسامبر روزی ۴۰۰۰ نسخه از آن فروخته می شد. سومین کتابش، "حاشیه دریا" در ۱۹۵۵ و پس از آنکه به صورت پاورقی در مجله نیویورکر چاپ شده بود منتشر شد. موفقیت‏ کتاب هایش به او این امکان را داد که از شغلش در اداره خدمات شیلات و حیات وحش آمریکا در سال ۱۹۵۲ استعفا دهد. او جوایز بی شماری را برای کتاب های خود دریافت کرد، از جمله دکتری افتخاری زیست شناسی دریا. بنابراین وقتی بهار خاموش را می نوشت نه تنها یک نویسنده علمی شناخته شده بود، بلکه استقلال مالی و بی نیازی اش از هرگونه کار دولتی و دانشگاهی، به او آزادی عمل بالایی داده بود تا یکسره خود را وقف نویسندگی کند. در سه سال پس از نگارش "حاشیه دریا" و پیش از آغاز به کار بر روی بهار خاموش، او به نوشتن ادامه داد. نمایشنامه ای درباره ابرها برای برنامه تلویزیونی با نام Omnibus نوشت؛ مطلبی برای همراه زن خانه با عنوان "به کودکان خود کمک کنید شگفت زده شوند"  

بهار خاموش از سایر کتاب های او درباره شگفتی های دریارها فاصله بسیار داشت. تصمیم او بر پرداختن به علل و پیامدهای آفت کشها بر روی محیط زیست عامدانه نبود، بلکه این خط را اتفاقی دنبال کرد. در ۱۹۵۸ نامه ای از الگا هاکینز نویسنده پیشین بوستون پست دریافت کرد که در آن از نابودی وسیع حشرات و پرندگان پناهگاه خصوصی پرندگانش در کیپ کد به وسیله سم د. د. ت و نفت برای از بین بردن پشه خبر داده بود. هاکینز امیدوار بود کارسون بتواند در واشنگتن کسی را بیابد که قادر باشد جلوی سم پاشی بیشتر را بگیرد. راشل کارسون پس از آنکه از کمک دیگران ناامید شد به این نتیجه رسید که خودش باید کاری انجام دهد. او شروع به نوشتن یک سری مقالات درباره آفت کشها نمود که نتیجه بررسی های دقیق خود او و دیگر دانشمندان در آنها آمده بود. کتاب بهار خاموش از تلفیق یک سری مقالات، تبدیل به کتابی درخور توجه گردید که نگارشش ۴ سال و نیم به طول انجامید. نوشتن کتابی با موضوع آفت کشها و محیط زیست با تاکید بر هیدروکربن های آغشته به کلر پایدار در طبیعت، نیازمند عزمی ستودنی بود. نگرش عمومی نسبت به د. د. ت به علت قیمت پایین و سهولت تهیه آن، بسیار مثبت بود و عقیده بر این بود که اگر با احتیاط استفاده شود خطری برای سلامت انسان نخواهد داشت. تنها یک روزنامه آمریکایی طی ۱۸ ماه از سال ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۵ ، ۲۱۰۰۰ مطلب درباره د. د. ت چاپ کرد. اگرچه مساله پایداری د. د. ت و تجمیع آن در بافت چربی حیوان، و انتشار آن از طریق چرخه غذایی پیش از آن طرح شده بود و خبرهایی از گسترش آن در مگس های خانگی معمولی انتشار یافته بود، با این حال کارسون می دانست که با قلم زدن حول این موضوع وارد بازی خطرناکی شده است. او کتابش را علیرغم فشارهای زندگی شخصی و خانوادگی اش قبول خواهرزاده ۵ ساله اش راجرز کریستی به فرزندی، مرگ مادرش پس از یک دوره طولانی بیماری، درمان بیماریهای خود او از جمله ورم مفاصل، زخم معده، ابتلا به باکتری استافیلوکوکوس و نهایتا سرطان. بهار خاموش ابتدا در سه بخش در مجله نیویورکر به چاپ رسید و عکس ‏العمل ‏ها نسبت به آن چه موافق و چه مخالف، ‌فوری و شدیدالحن بودند. حتی پیش از انتشار نیز تهدید شده بود که به علت گنجاندن حقایق غیرواقعی درباره کلوردان و هپتاکلر (مواد به کار رفته در ساخت حشره کشها) علیه او دعوی شکایت خواهد شد. بهار خاموش با استقبال بسیار خوبی روبه رو شد و برای ۳۱۳ هفته در فهرست پرفروش ترین کتب نیویورک تایمز باقی ماند. نتیجه پیش انتشار کتاب در نیویورکر، اختصاص بیش از ۵۰ مطلب و تقریبا 20 ستون در روزنامه ها بود. زمانی که کتاب در سپتامبر سال ۱۹۶۲ به چاپ رسید، ‌۴۰ هزار نسخه از ان پیش فرش شده بود و تا دسامبر ۱۰۰ هزار نسخه دیگر به فروش رفت. این کتاب هنوز هم در دنیا به زبان های مختلف چاپ می شود. تا پایان آن سال بیش از ۴۰ قانون مالیاتی در ایالات مختلف جهت تعدیل میزان مصرف حشره کشها تصویب شد. حمله های جدی هم به او و کتابش می شد، ادوین دایاموند در ایونینگ پست نوشت: "به لطف یک کتاب احساساتی و هشدارآمیز به نام بهار خاموش، آمریکایی ها به غلط می پندارند دنیایشان سمی شده است." نیویورک تایمز نوشت: "او می خواهد روشنایی را از زندگی ما بگیرد و تا حد زیادی هم موفق بوده است." اما لمونت کول استاد بوم شناسی دانشگاه کرنل در مجله ساینتیفیک امریکن مینویسد: "خطاهای واقعیت چنان اندک و چنان بی اهمیت و بی ارتباط با موضوع اصلیست که زیبنده نیست که در آنها درنگ چندانی کرد."  

حملات شخصی به وی ادامه می یافت و در همان حال ایده او به سرعت در حال انتشار بود. به او القابی نظیر "عاشق پرنده‏ ها"، "عشق گربه‏"، "عشق ماهی‏" و "عشق طبیعت" داده می شد. می گفتند که او نگران مرگ یک گربه است، اما به مرگ روزانه هزاران انسان از گرسنگی و سوء تغذیه در دنیا اهمیت نمی دهد. البته که او عاشق گربه‏ ها بود و گربه مورد علاقه اش همیشه هنگام نوشتن در کنارش بود، اما به پرنده ها نیز علاقه ویژه داشت. بیشتر او را زنی هیستریک و دختر ترشیده خطاب می کردند. مجله لایف نوشت که او مجرد است اما فمینیست نیست و از قول خود کارسون نقل کرد که "من به کارهایی که زنها و یا مردها انجام می دهند علاقه ای ندارم بلکه به کارهایی که مردم انجام می دهند علاقه دارم." او البته که او یک فمینیست به معنای کلاسیک آن نبود اما به دستاوردهایش به عنوان یک زن افتخار می کرد. او از معدود زنانی بود که در اداره حیات وحش و شیلات به مقامی بالاتر از یک کارمند معمولی ارتقاء یافت و اولین زنی بود که در ۱۹۶۳ مدال "آدوبون" را برای فعالیت هایش در حفظ محیط زیست دریافت کرد. بسیاری از بدگویان او فراموش می کردند که او یک دانشمند واقعی است و از تحصیلات آکادمیک خوبی برخوردار است. او با متد کاملا علمی داده های خویش را به دست آورده چرا که می خواسته بنای کار خود را بر پایه ای محکم بگذارد. فهرست منابع کتاب او ۵۴ صفحه بود. اینکه او علاوه بر نویسنده، یک دانشمند است بر مدال "آدوبون" حک شده بود. دانشمند شناخته شده، ‌نویسنده معتبر و مفسر حساس و نکته سنج طبیعت، و کسی که کتابی به نام بهار خاموش را نوشت، تلاش کرد جامعه را از خطر رهاسازی آلودگی های شیمیایی در محیط زیست آگاه کند و با صدای بلند فریاد بزند که تکنولوژی برآمده از علم می تواند تهدیدی برای خود انسان باشد. او متهم به اغراق و پیش داوری می شد؛ نیویورک تایمز نوشت "کتاب بهار خاموش بسیار یک طرفه نوشته شده و می تواند مورد مناقشه واقع شود، اما برای زیرسئوال بردن ادعاهای مستند خانم کارسون کار زیادی نمی توان انجام داد." مجله لایف نوشت "تردیدی نیست که او در مورد یافته هایش اغراق کرده است." و این نکته را اضافه کرده بود که قضاوت او در مورد آفت کشهای شیمیایی که توسط کارخانه‏ جات صنایع شیمیایی تولید می شود نیز یک طرفه بوده است اما در یک جهت دیگر. اشعاری طنز با مضمون بهار خاموش، ‌برای تقابل و یا کاستن از تاثیر پیام آن نوشته شد. یکی از این اشعار با نام "سال متروک!" آینده ویرانی را بدون استفاده از آفت کشها تصویر می کند. دیگری با نام "تابستان ساکت!" ماجرای پسری است که با پدربزرگش میوه بلوط می خورند،‌ چون به علت استفاده نکردن از سموم آفت کش،‌ آنها ناگزیر شده اند به صورت طبیعی زندگی را بگذرانند. جزواتی در انتقاد به کتاب بهار خاموش در میان پزشکان توزیع شد، یکی از آنها توسط موسسه تغذیه در دفاع از آفت کشهای شیمیایی انتشار یافت که نامه رئیس موسسه ضمیمه آن شده بود. دفاع آنها از آفت کشهای شیمیایی حول چهار نکته متمرکز شده بود. اول اینکه اسپری های شیمیایی امکان تهیه محصولات کشاورزی مازاد را فراهم کرده اند، دوم اینکه حشره کشها جزء ضروری جهت حذف برخی از بیماریهای هستند که از حشرات ناشی می شوند، سوم اینکه اگر علف کشها توازن طبیعت را بر هم می زنند، این کار را به نفع بشر انجام می دهند و اینکه علف کشها اگر درست استفاده شوند بی خطر هستند. کارسون همچنین متهم به اغراق کردن و احساساتی بودن شده بود و اینکه برای بالابردن فروش کتابش دست به ساده سازی و قلب واقعیت زده است. آیا او از واقعیت منحرف شده بود؟ آیا ارتباط علف کشها با سرطان ساده سازی شده بود؟ اقتصاد دانان او را متهم به بازی تبلیغاتی با آمار فزاینده سرطان می کردند. کتاب بهار خاموش تلویحا مواد شیمیایی و سموم رهاشده در طبیعت را عامل بیماری سرطان معرفی می کند بدون آنکه به رابطه علت و معلولی ایندو اشاره ای کرده باشد. آگاهی امروز ما درباره طیف گسترده مواد سرطان زا در طبیعت بسیار بیشتر شده است و بسیاری از علف کشها را سرطان زا می دانیم. هنوز روشن نیست که آیا کارسون درباره تهدید سرطان و ارتباط آن با آفت کشها با تفسیر آمارهای سرطان در جهت تایید ادعاهایش اغراق کرده و یا اینکه او به درستی خطر را احساس کرده بوده است. انعکاس نگرش و درک عمومی آن زمان را می توان در کاریکاتورهای سیاسی که در مجلات و روزنامه‌ها از راشل کارسون منتشر می شد دید. یکی از آنها که در ۱۹۶۳ در نیویورکر چاپ شده بود، زنی را در مقابل تبلیغ آفت کش در یک مغازه نشان می داد که به فروشنده می گوید: "چیزی که راشل کارسون نمی خرد به من نفروش." 

چرا بهار خاموش چنین واکنشی را از سوی صنایع آفت کش و کشاورزی برانگیخت؟ بسیاری از آنها که به او حمله می کردند کتاب را نخوانده بودند و توجهی به دادن خبر دقیق درباره آن نداشتند. دایاموند می گوید: "هیچ کس جز خانم کارسون پیشنهاد عدم استفاده از آفت کشها را نداد." آیا به راستی آنگونه که بارها و بارها مخالفین کتاب مستقیم و غیرمستقیم می گفتند، خواستار ممنوعیت آفت کشها بود؟ احتمالا مهمترین نتیجه انتشار کتاب، تغییر نگرش عامه نسبت به علف کشها از ماده ای سودمند به حال کشاورزی به ماده ای که مضرات ناشناخته ای به دنبال دارد بود. کتاب در فرانسه، آلمان، ایتالیا، دانمارک، سوئد، نروژ، فنلاند، هلند، اسپانیا، برزیل، ژاپن، ایسلند، پرتغال و بسیاری کشورهای دیگر به انتشار درآمد و سبب درگرفتن بحث های فراوانی پیرامون محیط زیست گردید. در نتیجه انتشار کتاب بهار خاموش، درخواستی به کمیته علمی مشورتی رئیس جمهور وقت آمریکا، جان اف. کندی جهت بررسی مساله داده شد. کتاب بهار خاموش انگیزه تاسیس موسسه محافظت از محیط زیست را در سال ۱۹۶۷ فراهم نمود، که بعدها رهبری مبارزه علیه استفاده از DDT را برعهده گرفت. بحث هایی که در دادگاه صورت گرفته بود نکات اصلی کتاب را بازتاب می نمود. پس از سال ۱۹۶۲ ده‏ها قانون فدرال و صدها قانون ایالتی در آمریکا تصویب گردید که دولت را موظف به محافظت آب، هوا، حیات وحش و انسان در برابر اثرات آفت‏ کشها می‏ نمود. در سال ۱۹۷۰ نیز آژانس حفاظت از محیط زیست با هدف محافظت از محیط زیست تاسیس گردید. بهار خاموش یکی از تاثیرگذارترین کتب قرن بیستم نامیده می شد و راشل کارسون توسط مجله لایف به عنوان یکی از ۱۰۰ نفر اشخاص برجسته آمریکایی در قرن بیستم را به خود اختصاص داد. متاسفانه او زنده نماند تا هیچ کدام از این تعاریف را بشنود و تنها شاهد عکس العمل های آنی در برابر کتابش بود. با وجود آنکه از سرطان رنج می برد هیچگاه شوخ طبعی اش را از دست نداد و در پاسخ به این سئوال که چه غذایی می خورد او پاسخ داد: هیدروکربن کلریزه شده، درست مثل همه آدمهای دیگر." تقدیرها و جوایز حتی پس از مرگ او در ۱۹۶۴ در اثر حمله قلبی و سرطان پیشرفته ادامه یافت. در ۱۹۷۰ پناهگاه حیات وحش مین، شامل ۹۶ درصد باتلاق های نمکی ساحلی، به افتخار او راشل کارسون نامگذاری شد. در ۱۹۸۰ جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا، جایزه آزادی را به او داد که پسرخوانده اش راجر کریستی از طرف او آنرا دریافت کرد. بر روی مدال نوشته شده بود: ... او موجی از آگاهی زیست محیطی خلق کرد که هرگز فروننشست." و در ۱۹۸۱ اداره پست اسپرینگ دیل، محل تولد او تمبر یادبودی از وی چاپ کرد. وقتی از او سئوال شد که چرا قاطعانه از کتابش دفاع نکرد، او پاسخ داد: بگذارید سیر حوادث پاسخ شما را بدهد." زمان ثابت کرد او علاوه بر نویسنده و دانشمند، یک پیشگو هم بود. بهار خاموش نقطه عطفی بود که برانگیزاننده جنبش های محیط زیستی واقع گردید. در ۱۹۷۲ یک روزنامه نگار نوشت: "چند هزار کلمه او، جهان را به سمت دیگری کشاند." امروز به ندرت روزنامه یا مجله ای را می توان یافت که چنین آگاهی زیست محیطی رو به رشدی را بازتاب ندهد. ممکن است از خود بپرسیم اگر راشل کارسون زنده بود اکنون راجع به چه چیز ممکن بود بنویسد؟