انسان و طبیعت

محیط زیست طبیعی و انسانی - قوانین و مقررات - استانداردهای زیستمحیطی - فناوری اطلاعات

انسان و طبیعت

محیط زیست طبیعی و انسانی - قوانین و مقررات - استانداردهای زیستمحیطی - فناوری اطلاعات

طرح انتقال آب خزر به استان‌های مرکزی

 به نام خداوند بخشاینده مهربان 

 

 

 

 

درباره نویسنده واهداف وبلاگ

 

 

حبیب ماهری کارشناس ومشاور امور محیط زیست، با 30 سال سابقه وتجربه، عاشق طبیعت ایران زمین هستم وهدفم بالا بردن فرهنگ زیست محیطی جامعه از طریق فراهم کردن اطلاعات مورد نیاز است. این وبلاگ سعی دارد، مسایل زیست محیطی را مورد نقد وبررسی قراردهد

 

 

آزمایشگاه شیمی آب (مرجع و معتمد) سازمان حفاظت محیط زیست

 

 

آنالیز و اندازه گیری

 

 

پارامترها:

 

 

(PH,COD,BOD,TDS,TSS,EC,DO)

 

قلیائیت کل(کربنات و بیکربنات)

 

سختی کل،کلسیم،منیزیم،کدورت،دترجنت،کلراید،فسفات،آمونیاک،سولفات،نیترات  

 

ونیتریت.

 

بخش هوا- منابع ثابت: NO,NO2,CO,CO2,O2,NOx,SO2,CxHy,H2S

 

منابع سیار: PM10

 

 :Web Site

 

http://bahare-tabiat.blogfa.com

 

 

 

http://bahare-tabiat.blogsky.com

 

 

 

تماس با بهار طبیعت: 

 

 bahare_tabiat@yahoo.com 

 

 

                       

http://www.blogsky.com/users/blogs/logo/jafary21.gifhttp://www.blogsky.com/users/blogs/logo/jafary21.gif

http://www.blogsky.com/users/blogs/logo/jafary21.gif 

 

                

  بهار طبیعت 

 

   

 

 

 

طرح انتقال آب خزر به استان‌های مرکزی  

 

 

 

 

شاید در ذهن ما ایرانی‌ها طرح‌ها و پروژه‌های زیادی وجود دارد که اگر چه نامشان هر چند وقت یکبار بر سر زبان‌ها می‌افتد، اما همیشه در حد حرف باقی‌مانده است، اما اگر شما هم پروژه آزادراه تهران ـ شمال را به‌عنوان طولانی‌ترین طرح‌ از این دست می‌دانید اشتباه کرده‌اید، چراکه داستان انتقال آب از دریای شمال به کویر مرکزی از زمان هخامنشیان مطرح بوده است. پروژه عظیم انتقال آب به کویر مرکزی ایران در حالی کلید خورده که نگاهی به تاریخ این طرح نشان می‌دهد تقریباً تمامی روسای جمهور ایران در سال‌های پس از انقلاب به آن گوشه چشمی داشته‌اند و به‌دنبال تأمین اعتبار برای اجرایی کردنش بوده‌اند. البته باید تأکید کرد که طرح فعلی با آنچه قبلا مطرح می‌شد فرق دارد. چراکه پیش از این ایجاد آبراه و انتقال آب شور به کویر مدنظر بود، اما در اقدام جدید دولت قرار است آب شیرین شده، آن هم در حجمی بسیار کمتر، به کویر مرکزی منتقل شود. این طرح همچون بسیاری دیگر از طرح‌های عمرانی موافق و مخالفانی دارد و با اما و اگرهای بسیاری روبه‌روست. موافقان این طرح می‌گویند: با اجرایی شدن آن از طریق احداث 7 دریاچه در مناطق مرکزی، اقلیم و آب و هوای کویر لوت و کویر مرکزی تغییر خواهد یافت و اقلیم ایران تغییر اساسی خواهد کرد، اما مخالفان می‌گویند: این طرح ضمن داشتن اثرات منفی زیاد بر زیست‌بوم منطقه و برداشت زیاد از آب خزر، ایران را با مشکلات حقوقی روبه‌رو خواهد کرد. در این میان آنچه بیش از همه تعجب‌برانگیز است این است که بسیاری بدون آن‌که از کلیت طرح جدید انتقال آب از دریای شمال به نقاط کویر مرکزی اطلاع داشته باشند تنها یک‌طرفه در جناح موافق یا مخالف آن می‌ایستند.

 

 

تامین آب شرب، اولویت اول طرح انتقال

 

 

ایران در کمربند خشک جهان واقع شده و سه‌چهارم مساحت آن خشک است و بارندگی سالانه‌اش به‌طور متوسط ۱۵۰ میلی‌متر برآورد می‌شود. البته آن‌طور که کارشناسان می‌گویند این موضوع تنها مشکل کشور ما نیست و در سال‌های اخیر با گرمایش جهانی معضل کم‌آبی در همه دنیا تشدید شده، این در حالی است که با توجه به رشد جمعیت و نیاز شدید به آب از هم‌اکنون باید به فکر تأمین آن برای نسل‌های آینده باشیم، چراکه در آینده نه‌چندان دور تأمین آب، اصلی‌ترین محور چالش‌های جهانی خواهد بود؛ به همین دلیل هم برخی کشور‌ها از هم‌اکنون برای مقابله با کم‌آبی و خشکسالی به فکر چاره افتاده‌اند و اجرای طرح‌های مختلفی را در دستورکار دارند. البته لازم نیست خیلی هم آینده‌نگر باشیم، چراکه در حال حاضر کویر مرکزی ایران شدیدا با بحران کم‌آبی مواجه است. اگر به آمارهای بارندگی و وضعیت آب‌های زیرزمینی و سطحی نگاه کنیم، می‌بینیم که بیش از 10 سال است در برخی از استان‌های مرکزی کشور خشک سالی داریم و بارندگی‌ها کم شده، روان‌آب‌ها و آب‌های سطحی به کلی خشک شده و منابع آب زیرزمینی بشدت افت کرده است. این کم‌آبی به حدی جدی است که در این مناطق در عمق400 متری باید به‌دنبال آب باشیم و در نهایت آبی تلخ و شور که حتی برای کشاورزی هم مناسب نیست را بیابیم. در واقع با توجه به این که منابع سطحی و زیرزمینی پاسخگو نیست، مجبوریم ناچارا از منابع دیگر استفاده کنیم تا استان‌های مرکزی ما بیش از این دچار آسیب و بحران خشکسالی و کم‌آبی نشود. ضمن آن‌که به این نتیجه رسیده‌ایم که به جای انتقال صنعت به نزدیک آب، آب را به صنعت برسانیم.

 

 

انتقال آب از مسیر خط نفت

 

 

قرار است طرح انتقال آب از خزر به دشت مرکزی ایران در دالانی که قبلا خط انتقال نفت نکا به پالایشگاه شهرری از آن می‌گذشته اجرایی شود. خط لوله زیر زمین قرار گرفته است و از آنجا که قبلا خط انتقال نفت مسیری را به عرض 20 متر آزاد کرده است مشکلی از نظر تملک وجود ندارد و در واقع در کنار خط نفت، لوله‌کشی‌های جدید انجام می‌شود. هر کشوری شرایط آب و هوایی خاص و منحصر به فرد خود را دارد و ممکن است نیازی به احداث چنین پروژه‌هایی نداشته باشد، اما در کشور لیبی هم تجربه انتقال آب از رودخانه نیل در حجم بالا وجود دارد. برای انتخاب مکان اجرای طرح 9 گزینه مورد بررسی قرار گرفته که در نهایت مسیر خط 7 به عنوان بهترین گزینه انتخاب شد. معیار انتخاب این خط آسانی اجرا، آماده بودن زیرساخت‌ها، انجام مطالعه‌های گسترده پیشین، حداقل زمان اجرا، استفاده از تجربه‌های پیشین مسیر خط لوله نفت و آب، حجم آب مورد نیاز، هزینه‌های بهینه اجرای طرح و حداقل مشکلات زیست‌محیطی ـ اجتماعی و مالکیت مسیر لوله است. ضمن آن‌که گزینه 7 هیچ تداخلی با مناطق حفاظت شده محیط زیست ندارد و آسیبی به محیط زیست نمی‌زند. در مرحله اول آب به دشت سمنان انتقال پیدا می‌کند و در ادامه همین خط انتقال به استان‌های قم، کاشان و اصفهان انتقال می‌یابد و خط دیگری آب را به جنوب استان خراسان رضوی و جنوبی منتقل می‌کند. با توجه به اختلاف ارتفاع 2000 متری از مبدأ تا مقصد این مسیر انتقال آب، در این مسیر تعدادی ایستگاه پمپاژ احداث خواهد شد. البته هزینه پمپاژ تنها در این پروژه مطرح نیست و در پروژه‌های متعدد دیگری نیز از این ایستگاه‌ها احداث شده است. کما این ‌که در انتقال آب از سد دوستی به مشهد، زابل به زاهدان، سدکوثر به بوشهر و هرمزگان هم ایستگاه‌های پمپاژ احداث شده است.

 

 

محیط زیست، چالش اصلی

 

 

اگر بپذیریم هر طرح و برنامه‌ای در کنار مزیت ‌ها و نکات مثبت می‌تواند مشکلاتی را در پی داشته باشد به نظر می‌رسد اصلی‌ترین چالش طرح انتقال آب خزر به کویر مرکزی با توجه به حجم نه‌چندان زیاد آب انتقالی، محیط زیست و مسائل اقتصادی باشد. دولت در این طرح به‌دنبال صرفه اقتصادی نیست. اما محیط زیست و مخاطراتی که وجود آب شیرین‌کن‌ها در مبدأ می‌تواند ایجاد کند از جمله نکاتی است که به نظر می‌رسد اگر جدی تلقی نشود آسیب‌های جبران ‌ناپذیری را به دنبال خواهد داشت. باید منتظر بود و دید داستان طرح تاریخی انتقال آب در ایران، این بار به کجا می‌رسد؟

 

 

خزر به کمک کویر می‌آید

 

 

ایران در کمربند خشک جهان واقع شده و سه‌چهارم مساحت آن خشک است و بارندگی سالانه‌اش به‌طور متوسط ۱۵۰ میلی‌متر برآورد می‌شود. این موضوع بخصوص در مناطق مرکزی آنقدر جدی است که باعث شده تا پروژه عظیم انتقال آب به کویر مرکزی ایران با اولویت تامین آب شرب و جلوگیری از مهاجرت‌های بی‌رویه و در مرحله بعد کمک به صنعت و توسعه مناطق کویری مطرح شود. گام اول این طرح در حالی همزمان با حضور رئیس‌جمهور در ساری کلید خورد که اختلاف نظرها بر سر فواید و مضرات انتقال آب خزر به کویر و اثرات زیست محیطی آن همچنان ادامه دارد. با رسمیت یافتن موضوع، انتقال آب دریای خزر به کویر در طول هفته‌های گذشته بحث‌های زیادی را در پی داشت. برخی این طرح را رویایی و غیرممکن می‌دانستند و برخی دیگر نگران مباحث اقلیم‌شناسی بودند.این طرح که گفته می‌شود مرحله اول آن تا 24 ماه دیگر به مرحله اجرا می‌رسد، شامل 3 مرحله کلی است که در مرحله نخست، انتقال آب در حجم 200 میلیون مترمکعب از ساری به سمت استان سمنان انجام می‌شود. در مرحله دوم نیز از شرق دریای خزر کار آغاز شده و آب به سمت کویر و جنوب خراسان رضوی و استان خراسان جنوبی صورت می‌گیرد. در نهایت مرحله سوم انتقال آب از دریای عمان به سمت استان کرمان است که این کار نیز با حجم 500 میلیون متر مکعب انجام خواهد شد.

 

 

مراقب خزر هستیم 

 

 

 

 

به اعتقاد مخالفان، یکی از مشکلاتی که بر سر راه طرح انتقال آب خزر به کویر وجود دارد، رژیم حقوقی دریای خزر است. آنها با این توجیه که این دریا یک منبع آب مشترک بین 5 کشور است و انتقال آب آن توسط یکی از این کشورها می‌تواند با اعتراض کشورهای دیگر روبه‌رو شود، نقدهای تندی را در جراید و رسانه‌های مختلف منتشر کرده‌اند و می‌گویند اگرچه واکنش خاص دیپلماتیک از جانب کشورهای همسایه در مورد طرح برداشت از آب خزر گزارش نشده است، اما معلوم هم نیست که این سکوت با توجه به پیامدهای احتمالی طرح مذکور ادامه داشته باشد. اصولا برداشت آب به مقداری که در طرح پیش‌بینی شده، اثر محسوسی بر تراز آب ندارد و در واقع آبی که قرار است به کویر منتقل شود، بیشتر از حجم یکی از رودخانه‌های کوچکی که به خزر می‌ریزد، نیست. آب استحصالی از خزر نسبت به حجم آب کلی خزر مقدار ناچیزی است و در واقع قطره‌ای دربرابر دریاست. چراکه در مرحله اول 200 میلیون مترمکعب و در نهایت 500 میلیون مترمکعب از طریق این طرح منتقل خواهد شد.این در حالی است که براساس برآوردی که اعلام شده، حجم آب خزر چیزی در حدود 80 هزار میلیارد مترمکعب است. البته فقط احتمال کاهش تراز آب خزر نیست که موجی از نظرات مختلف را به راه انداخته است. برخی مدافعان این طرح را راهکاری برای نجات کویر و در عین حال جلوگیری از آب گرفتگی خزر می‌دانند. موافقان می‌گویند: با اجرایی شدن این طرح، اقلیم و آب و هوای کویر لوت و کویر مرکزی تغییر خواهد یافت و در نتیجه اقلیم کل ایران تغییر اساسی خواهد کرد. اما حقیقت این است که انتقال آب اثر محسوسی بر آب و هوا و اقلیم منطقه کویری نخواهد داشت ، نمی‌توان از چنین حجم آبی انتظاری به این بزرگی داشت. گرنه سفیدرود به همراه 60 رودخانه دیگری که از ایران به خزر می‌ریزد، در مجموع حدود 8 میلیارد مترمکعب آب وارد خزر می‌کنند که البته این حجم در مقایسه با دبی رود ولگا که 250 میلیارد مترمکعب است، بسیار ناچیز است. این در حالی است که دبی‌ای هم که قرار است به کویر منتقل شود، در برابر این مقادیر بسیار اندک برآورد شده است. براساس نتایج مطالعات مرکز خزر‌شناسی، آب دریای خزر در سال‌های آینده دست‌کم ۳ تا ۵ متر بالا خواهد آمد و قسمتی از استان‌‌های گیلان، مازندران و گلستان را زیر آب خواهد برد و از این رو برای حل این مشکل باید بخشی از آب دریای خزر را تخلیه کرد. نه تنها حوضه آبریز خزر با حوضه قطب شمال مرتبط نیست بلکه تراز آب خزر اکنون روند کاهنده دارد و در 2سال گذشته سطحش پایین آمده است. قطب شمال اقیانوس است و آبش در خشکی سرریز نمی‌شود. اصلا حوضه آبریز خزر به قطب ربطی ندارد و پایین‌تر از سن پترزبورگ تمام می‌شود. از طرف دیگر حوضه آبریز خزر یخ دایمی ندارد و در نهایت چند تا یخچال در نوک قله علم کوه و قفقاز در این حوزه هستند که ارزش هیدرولوژیکی ندارند. 

 

 

آب شیرین‌کن‌ها و مشکلاتی که محیط زیست را تهدید می‌کند  

 

 

 

 

 

پیش‌بینی اولیه زمان اجرایی شدن انتقال آب خزر به کویر24 ماه است که البته باید زمان احداث آب‌شیرین‌کن‌ها، ایستگاه‌های پمپاژ، مخازن تعادلی و مخازن ذخیره را هم به این زمان اضافه کرد؛ هرچند برخی از آنها به‌صورت همزمان پیش می‌روند. آنچه برای به بهره‌برداری رسیدن این پروژه لازم است و به نظر می‌رسد می‌تواند مشکلاتی را هم درپی داشته باشد، وجود تاسیسات آب شیرین‌کن در کنار دریای خزر است. قرار است شیرین‌سازی در مبدأ انجام شود. به این صورت که در کنار دریا آبگیری احداث می‌شود و آب را به کارخانه‌های شیرین‌سازی منتقل می‌کند. این کارخانه مدولار است یعنی یک بخش اجرا می‌شود، به بهره‌برداری می‌رسد و سپس دستگاه بعدی نصب می‌شود تا به ظرفیت مورد نیاز برسد. نکته مهم از نظر تامین منبع انرژی این آب شیرین‌کن‌ها را نزدیکی محل آبگیر به نیروگاه نکا می‌باشد، چرا که می‌توان از بازیافت حرارت این نیروگاه برای شیرین کردن آب استفاده کرد. به این ترتیب، علاوه برصرفه‌جویی زیاد، از حرارتی که به هدر می‌رود نیز استفاده می‌شود. هرچند بخشی از انرژی مورد نیاز آب شیرین‌کن‌ها را می‌بایست از برق تامین کرد. اما از آنجا که همه آب شیرین‌کن‌ها پساب خروجی دارند، بحث‌های زیست محیطی بخشی مهمی از طرح است ، کارهای مطالعاتی آن از قبل شروع شده و هنوز هم تکمیل نشده و ادامه پیدا می‌کند. قطعا باید مجوزهای لازم را از سازمان محیط زیست داشت. چراکه تا مجوز محیط زیست را نگیرند، نمی‌توان آب شیرین‌کن‌ها را راه‌اندازی کرد. بنابراین اولین قدم، گرفتن مجوز است. البته منتقدان طرح معتقدند صدمات زیست بومی جبران ‌ناپذیری به‌دنبال شیرین‌سازی آب در منطقه ایجاد می‌شود. هرچند منطقه نکا به‌دلیل وجود نیروگاه حرارتی مدت‌هاست با مشکلاتی دست به گریبان است اما به هرحال تغییر غلظت آب و شوری آن می‌تواند اکوسیستم و تنوع زیستی منطقه را تحت‌تاثیر قرار دهد. هر چند شوری آب خزر از خلیج فارس کمتر است، اما چون ترکیب نمک‌هایش متفاوت است بنابراین تلخ‌تر بوده و به هرحال پساب‌های حاصل از شیرین‌سازی آب می‌تواند برای منطقه خطرناک باشد. ضمن آن‌که برای هدایت آب به سمت آب شیرین‌کن‌ها پمپ‌هایی استفاده می‌شود که می‌تواند به موجودات و گونه‌های منطقه آسیب برساند. 

 

 

 

ارزیابی کارشناسان از طرح انتقال آب خزر

 

 

 

موضوع انتقال آب خزر به مناطق کویری ایران بنا به گفته کارشناسان چندان تازگی ندارد، برخی حتی قدمت آن را تا دوران هخامنشی نیز دنبال کرده‌اند. با این حال تاکنون تمام نقشه‌هایی که برای عملی کردن آن کشیده شده روی کاغذ مانده و به مرحله اجرا نرسیده است. بنابراین طرحی که دولت طی هفته‌های اخیر با عنوان انتقال آب خزر به مناطقی از حاشیه کویر آغاز کرد، نخستین آزمون عملی این ایده بلندپروازانه در تاریخ ایران به شمار می‌رود. مانند هر اقدام بزرگ و بی‌سابقه‌ای این پروژه نیز از زمان مطرح شدنش با واکنش‌های مختلفی در جامعه روبه‌رو شد، واکنش‌هایی که تنها در دایره محدود کارشناسان نماند و ذهن عموم مردم را نیز به خود مشغول کرد. اما با توضیحات بیشتر مجریان مشخص شد که طرح جدید به بلندپروازی طرح پیشین نیست. در طرح آن دوران صحبت از انتقال آب شور دریای خزر با ایجاد آبراه بود، اما در طرح جدید فقط قرار است در حجمی محدود، آب از طریق لوله و بوسیله پمپاژ به فلات مرکزی انتقال یابد با این توضیح که بناست دستگاه‌های آب شیرین کن نیز در میان این راه، آب شور دریا را در کام کویر شیرین کنند. البته مخالفان این پروژه بر خطرات زیست‌محیطی ناشی از تخلیه پساب در دریا تاکید می‌کنند و عده دیگری از مخالفان فقط «اولویت» نداشتن چنین طرحی را یادآور می‌شوند و اجرای طرح‌های جایگزین را مطلوب‌تر از آن می‌دانند. موافقان نیز در مقابل، مشکلات زیست‌محیطی این پروژه را قابل رفع می‌دانند و تاکید می‌کنند راه حل دیگری برای رفع مشکل کم‌آبی در فلات مرکزی وجود ندارد.  

 

 

انتقال آب شمال به جنوب؟

 

 

 

دکتر ناصر کرمی، اقلیم‌شناس در جایی نوشته بود که موضوع انتقال آب خزر به مناطق مرکزی ایران یا ارتباط‌دادن بین دو پهناب شمال و جنوب در ایران همچون ستاره دنباله‌داری است که هر ۸ سال یک‌بار ظهور می‌کند و درخشان می‌شود و می‌رود تا ۸ سال بعد. بانگاهی به تاریخ، این را می‌توان انگاره‌ای درست فرض کرد. موضوع انتقال یا ارتباط آب در میانه فلات ایران، موضوع تازه‌ای نیست. از سال‌های میانی دهه ۳۰ شمسی این ایده مطرح شد تا این‌که هومان فرزاد سال ۱۳۴۵ نخستین بار آن را به مجلس ارائه کرد. سال‌ها بعد در دهه ۶۰ هم طرحی دیگر از سوی مسعود قمی ارائه و مورد بررسی مجلس قرار گرفت و البته در همین سال‌های اخیر (و هنوز) هم گروهی خارج از ایران به طراحی و پیگیری ساخت این کانال عظیم مشغول‌اند، کانالی که با نام «ایرانرود» شناخته می‌شود. بسیاری از موافقان این پروژه، برای آن‌که بتوانند حمایت حداکثری ذهن مخاطبان را داشته باشند به تاریخ‌های چند صد و حتی چند هزار ساله برای آن هم روی می‌آورند. مثلا این ادعا که حتی در زمان داریوش اول هم چنین ایده‌ای مطرح بوده و حتی این که در آن دوران مقدمات چنین طرحی درانداخته شده بود را نیز عنوان می‌‌کنند. نشان این ادعا را هم نوشته‌ای از هرودوت می‌دانند که در آن از سفرهای دریایی اسکیلاس دریانورد ایرانی به دستور داریوش شاه ذکر شده و این‌که اسکیلاس از جنوب به دریای مازندران رفته و البته برای خالی نبودن عریضه، حفر کانال سوئز در زمان داریوش و کانال آتوس در زمان خشایارشاه را هم به تنگ آن می‌بندند تا همه قانع شویم که داریوش و همتایانش در دوران هخامنشیان در فکر ارتباط بین این دو پهناب شمال و جنوب بوده‌اند. اما اکنون طرحی که وجود دارد تا اندازه‌ای با همه همتایان سابقش تفاوت دارد. در طرح جدید که ۲۸ فروردین آغاز شد، مقرر شده که آب دریای خزر در کنار دریا به وسیله آب‌شیرین‌کن‌ها نمک‌زدایی شود و سپس از طریق لوله‌های آبرسانی به مناطق مرکزی انتقال داده شود و در آنجا به شبکه‌های آبی متصل شده استفاده گردد. همه طرح به همین سرراستی و سادگی است. بودجه‌ای هم که تا‌کنون برای آن اعلام شده حدود ۲ هزار میلیارد ریال است که فاز نخست طرح را در مدت 2 سال جلو می‌برد. 

 

الزامات طرح‌های آبرسانی از شمال و جنوب

 

 

چه در سال‌های نوجوانی که ایده کانال آبی عظیم در میانه ایران را با هیجان دنبال می‌کردم و چه در این سال‌ها که هیجان نوجوانی‌ام به نگرانی‌های زیست‌محیطی بدل شده، ایده انتقال آب همواره برایم جذاب بوده و همیشه از خودم پرسیده‌ام که اصلا چه الزامی برای این انتقال وجود دارد؟ واقعیت در 2 بخش نهفته است؛ یکی این که مناطق مرکزی ایران بارش چندانی را تجربه نمی‌کنند و دچار بی‌آبی یا کم‌آبی مفرط هستند، بنابراین خوب است که آب از حوضه‌های دیگر وام گرفته شده را به آنها برسانیم. ایرانیان از دیرباز به این انتقال آب بین حوزه‌ای پرداخته‌اند و اصلا آنها را مبدع این کار می‌دانند. قنات‌ها همین کار را به هوشمندانه‌ترین شکل ممکن انجام داده‌اند. دریای مازندران چند برابر دیگر دریاها مشکلات زیست‌محیطی حاصل از آب‌شیرین‌کن‌ها را متحمل خواهد شد، چراکه برخلاف دیگر دریاها، خزر اصلا دریا نیست، دریاچه است. دلیل دیگری که به ایجاد چنین ایده‌ای اتصال آب شمال و جنوب منجر شده بود، بحث حمل و نقل و بازرگانی آبی است که حوزه شمال ایران را به آب‌های گرم جنوب متصل می‌کرد... . البته به نظر می‌آید این یک ایده استعماری بوده باشد که روسیه (و بعدها شوروی) آن را ساخته و پرداخته می‌کردند. 

 

آیا این همان است که نیاز داریم؟

 

 

کوچک‌تر که بودم گاهی با دیدن ویترین مغازه‌ها یا دیدن چیزی در تلویزیون بلافاصله هوس داشتن آن را می‌کردم و به خانواده می‌گفتم. اگر موضوع را با پدرم در میان می‌گذاشتم بی‌بروبرگرد آن چیز برایم خریده می‌شد و اگر موضوع را به مادرم اعلام می‌کردم اولین چیزی که می‌شنیدم این بود که: چیز جالبی است، اما جدا به آن نیاز داری؟ و من معتقدم مادرم مدیر باکفایتی برای خانه ما بود. حال این پرسش را لازم می‌دانم: که انتقال آب شمال و جنوب به مناطق مرکزی الزامی است؟ پاسخِ بی‌درنگ این است: بله لازم است، بی‌آبی در این مناطق باید مهار شود. بی‌آبی در این مناطق به مهاجرت منجر شده و... اما بیایید کمی دقیق‌تر نگاه کنیم و منشأ بی‌آبی را (لااقل یکی از دلایل آن را) پیدا کنیم. همین الان که در حال خواندن این مطلب هستید به طور متوسط ۳۰ درصد آبی که در شبکه‌های لوله‌‌کشی وجود دارد در حال هدر رفتن است. از صدای چکه آب شروع کنید تا به فرسودگی سیستم لوله‌کشی شهری و روستایی برسید. در بسیاری از مناطق ایران عمر این شبکه‌های آبرسانی حدود ۴۰ سال است، لوله‌هایی فلزی و فرسوده که آب از آنها نشت می‌کند (البته اگر هدررفت ۳۰ درصدی را بشود نشت کردن نامید). تازه این بجز هدررفت آب در بخش کشاورزی است. که به سنتی‌ترین شکل ممکن یعنی به شیوه غرقابی انجام می‌گیرد. براساس برخی برآوردهای کارشناسی کافی است هدررفت آب از ۳۰ درصد به استانداردهای جهانی (یعنی ۱۵ درصد) برسد تا بخش بزرگی از مشکلات بی‌آبی یا کم‌آبی حل شود. کاستن این میزان هدررفت آب مثل این است که آب موجود در شهر‌ها و روستاها را 2 برابر کنیم. بدیهی است که در این صورت بسیاری از مشکلات در این باب حل می‌شود، اما این کار به هزینه نیاز دارد. چیزی نزدیک به 5 هزار میلیارد ریال که تقریبا با هزینه‌هایی که برای انتقال آب شمال و جنوب اختصاص داده‌اند برابری می‌کند... . حال به پاسخ آن سوال مدیریتی اصیل نزدیک شده‌ایم؟ آیا واقعا به انتقال آب شمال و جنوب نیاز داریم؟ و در نهایت حالا که قرار است آب را شیرین کنند و از طریق لوله‌ها به کویر بفرستند با پساب و نمک‌های سمی حاصل از فرآیند شیرین‌کردن آب قرار است چه کنند؟ با گرمای این پساب که دریا را داغ و زیستن برای جانداران ریز را غیرقابل تحمل خواهد کرد، چه می‌کنند؟ دریای مازندران چند برابر دیگر دریاها مشکلات زیست‌محیطی حاصل از آب‌شیرین‌کن‌ها را متحمل خواهد شد، چراکه برخلاف دیگر دریاها، خزر اصلا دریا نیست، دریاچه است. 

 

 

انتقال آب دریای خزر اولویت ندارد

 

 

 

بنیانگذار مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران گفت: نیازی به انتقال آب دریای خزر به کویر نیست، بلکه می‌توان آب شور مناطق کویر را به وسیله آب‌شیرین‌کن‌های خورشیدی به آب شیرین تبدیل کرد. دکترپرویز کردوانی با تاکید بر ضرورت استفاده آب‌شیرین‌کن‌ها برای تامین آب مورد نیاز آشامیدنی و شرب گفت: امروزه تامین آب آشامیدنی مناطق گرمسیر به وسیله آب‌شیرین‌کن‌ها یکی از ضرورت‌های این کشورها و مناطق محسوب می‌شود کما این‌که هم‌اکنون کشور عربستان 20 درصد آب‌شیرین‌کن‌های دنیا را در اختیار دارد. مردمان سواحل و جزایر جنوبی کشور ما مانند کیش، قشم و... نیز 50 سال است که از این طریق آب‌آشامیدنی و شرب‌شان را تامین می‌کنند و سایر آب‌مصرفی خود را از دیگر جزایر و سواحل می‌گیرند. این چهره ماندگار علمی‌ کشور، رشد روز افزون جمعیت دنیا، توسعه علم و تکنولوژی، ارتقای سطح فرهنگ و بهداشت و گسترش شهرنشینی را مهم‌ترین عامل افزایش مصرف آب دانست و گفت: هم‌اکنون مقدار آب هر کشور یا منطقه براساس میزان بارندگی آن ناحیه تامین می‌شود که این مقدار آب برای هر کشوری ثابت است مثلا میزان بارندگی کشور ما 250 میلیون متر مکعب تخمین زده شده است و تغییری در میزان آن رخ نمی‌دهد، اما روز‌به‌روز مصرف و میزان آلودگی آن افزایش می‌یابد به همین دلیل است که در برخی از نواحی پرجمعیت کشور مواجه هستیم. در ضمن توقع مردم نیز نسبت به چند سال گذشته برای تامین آب‌مصرفی بیشتر شده است یعنی افرادی که در روستاها زندگی می‌کنند اگر روزی از آب انبار و حوض آب می‌خوردند امروزه خواستار آب‌آشامیدنی و شرب هستند. این عوامل باعث شده که مساله تامین آب آشامیدنی امروزه حادتر شود و برای تامین آن به سمت آب‌های نامتعارف یا غیرمتعارف برویم. 

 

تصفیه مجدد آب از فاضلاب

 

 

وی سد زدن و برداشت از آب زیرزمینی را از مهم‌ترین راه‌های تامین آب متعارف دانست و با ذکر این مثال که انسان هنگام زیاد بودن غذا آن را دور می‌اندازد، اما هنگام کمبود آن مجبور به استفاده از زباله نیز می‌شود، گفت: تامین آب از فاضلاب یکی از راه‌های غیرمتعارفی است که می‌توان با تصفیه آن مجددا مورد استفاده قراردهیم. مثلا افرادی که به مدت 10تا 20 روز در سفینه فضایی قرار دارند، مجبورند برای تامین آب‌آشامیدنی‌شان ادرار خود را با استفاده از دستگاهی تصفیه کنند. دکتر کردوانی با اشاره به وجود 3رود فاضلاب سرخه‌حصار، فیروز‌آباد و کن تهران گفت: این سه رود فاضلاب تهران بیش از رود کرج آب دارد که می‌توانیم با تصفیه مجدد، آن آب را مورد استفاده مردم قرار داد. این استاد دانشگاه جمع‌آوری آب باران را از دیگر راه‌های تامین آب‌شرب معرفی کرد و افزود: هم‌اکنون با وجود آسفالت خیابان‌ها و سنگفرش‌شدن پیاده‌روها این آب‌ها به هدر می‌رود در حالی که سایر کشورهای مناطق خشک و بیابانی مانند استرالیا به این صورت آب مورد نیاز خود را تامین می‌کنند. وی تامین آب مصرفی از آب شور دریاها و رودخانه‌ها و نواحی مانند چابهار که رطوبت نسبی آن 30درصد است را از دیگر راه‌های تامین آب عنوان کرد و با تاکید بر بهره‌برداری زیاد آب برخی از مناطق مانند اصفهان، شیراز و گرمسار برای کاشت برنج و پنبه گفت: پیش‌بینی شده است که اگر این روند همین طور ادامه یابد، طی 50 سال آینده این شهرها آب نداشته باشند و مردمان این نواحی به مهاجرت اقدام کنند پس برای پیشگیری از این معضل مجبوریم به سراغ آب‌های مجازی برویم، به این صورت که پول خود را در کشوری دیگر که دارای بارندگی است، سرمایه‌گذاری و اقدام به کاشت برنج و پنبه کنیم. 

 

انتقال داخلی آب شیرین و خرید آن

 

 

بنیانگذار مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران، درباره انتقال آب‌شیرین تصریح کرد: هم‌اکنون انتقال آب به 2 صورت داخلی و خرید آب انجام می‌شود. مثلا ما برای انتقال داخلی از رود کرخه و کارون و دز آب گرفتیم و به اصفهان، کاشان و یزد دادیم. در آخرین سفر آقای لاریجانی به تاجیکستان نیز خرید آب از آن کشور مطرح شد. در سفر رئیس‌جمهور به این کشور که با حضور سران چند کشور به مناسبت عید نوروز به انجام رسید، اولین قرارداد خرید آب از این کشور بسته شد، اما به دلیل این‌که ما مرز مستقیمی‌ با این کشور نداریم باید این آب را از طریق افغانستان یا ترکمنستان تهیه کنیم و طی مکاتباتی که به انجام رسید، قرار است از طریق کشور افعانستان این آب انتقال یابد. کردوانی: این کار باید یک روزی به انجام برسد، اما هم‌اکنون انجام این کار درست نیست، زیرا مردم شیوه درست مصرف آب را نمی‌دانند هرچقدر آب شیرین و پرهزینه به این مناطق انتقال داده شود بار دیگر با مشکل کمبود آب مواجه خواهیم شد. دکتر کردوانی شیرین‌کردن آب دریا و انتقال آن به نواحی سمنان، اصفهان، یزد و خرید آب از کشور دیگر و همچنین تامین آب مجازی را در حال حاضر اشتباه بزرگی دانست و با انتقاد از عملکرد وزارت جهاد کشاورزی در اعزام سرمایه‌داران به کشور گرجستان برای تامین آب مجازی در سال نامگذاری «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» از سوی رهبر معظم انقلاب گفت: با رفتن سرمایه‌داران به این کشور که دارای آب و خاک مناسبی است ضمن این‌که سرمایه زیادی در این کشور صرف می‌شود، تولیدی در کشور نیز صورت نخواهد گرفت و از کارگران و نیروی کار گرجستانی استفاده خواهد شد، بنابراین تولید و سرمایه به آن کشور تعلق می‌گیرد نه به کشور ایران. 

 

فرهنگ درست مصرف‌کردن آب نهادینه شود

 

 

وی به دلایل مخالفت خود برای اجرایی شدن طرح انتقال آب دریای خزر به کویر پرداخت و گفت: این کار باید یک روزی به انجام برسد، اما هم‌اکنون انجام این کار درست نیست، زیرا مردم شیوه درست مصرف آب را نمی‌دانند و از این آب برای مصارفی چون شستشوی ماشین، آبیاری به فضای سبز و خیابان‌ها استفاده می‌کنند، هرچقدر آب شیرین و پرهزینه به این مناطق انتقال داده شود بار دیگر با مشکل کمبود آب مواجه خواهیم شد. به عنوان مثال از سد لار، کرج، جاجرود، طالقان، شاهرود و... آب را گرفتند و به تهران دادند. حتی تهران از آب‌های زیرزمینی خود که به عنوان پس‌انداز محسوب می‌شود، برداشت کرده است، اما متاسفانه هنوز مصرف درست استفاده کردن از آن در بین مردم نهادینه نشده است بنابراین به نظر می‌رسد باید قسمتی از سرمایه و هزینه‌های میلیاردی این طرح را صرف فرهنگسازی مردم کنند. این استاد دانشگاه با اشاره به اعلام وزارت نیرو مبنی بر این‌که با انتقال این آب، آب‌های زیرزمینی کمتر بهره‌برداری خواهد شد، گفت: تجربه ثابت کرده است که حتی با انتقال آب، آب زیرزمینی هم برداشت می‌شود به عنوان مثال آب ناحیه الیگودرز را به استان قم و آب زاینده‌رود را به شهر یزد دادند، اما دوباره این شهرها از آب‌های زیرزمینی خود استفاده می‌کنند. 

 

نیازی به انتقال آب نیست

 

 

وی به دیگر دلایل مخالفت خود از این طرح پرداخت و گفت: هم‌اکنون مناطق گرمسیر کشور مانند گرمسار و قم که آب شربشان شور است، نیازی به انتقال آب ندارند، بلکه می‌توانند با آب شور همان ناحیه به وسیله آب‌شیرین‌کن‌های خورشیدی آب مورد نیاز خودشان را تامین کنند. متاسفانه آب‌شیرین‌کن‌های مناطق گرمسیر مانند خوزستان و بندرعباس با وجود این‌که در بهترین موقعیت جغرافیایی هستند و می‌توانند از انرژی خدادادی خورشید بهره‌مند شوند با برقی که از نفت و گاز گرفته می‌شود، آب را شیرین می‌کنند و این گناه و ظلمی‌ بزرگ است در صورتی که کشورهای غیرآفتاب‌خیز اروپایی هزاران هکتار از صحرای آفریقا را اجاره کرده‌اند تا از آفتاب آن ناحیه استفاده کنند. دکتر کردوانی افزود: برخی از نواحی کشورمان نیز مثل منطقه میناب آب‌گرم گوگرددار و آذرین دارد که در صورت تصفیه‌کردن دیگر نیاز به انتقال این آب نخواهیم داشت. 

 

این طرح، طرح ایران رود نیست

 

 

این چهره ماندگار علمی ‌کشور با انتقاد به دلایل مخالفت برخی از کارشناسان گفت: برخی تصور می‌کنند که این طرح همان طرح ایران رود یا همان کشتی رو خلیج‌فارس است که دریای خزر را به خلیج‌فارس وصل می‌کند در صورتی که این تصور اشتباه است. برخی دیگر از منتقدان این طرح نیز اظهار داشته‌اند که با انتقال آب دریای خزر به کویر موجب گلایه کشورهای سواحلی دریای مازنداران خواهد شد. مگر 500 میلیون مترمکعب آب که هدف نهایی طرح است، چه مقدار است؟ اگر ما جلوی کل رودخانه‌هایی که به دریای خزر می‌ریزند را بگیریم فقط 5 درصد از آب این دریا را تامین می‌کند و تاثیر آنچنانی نخواهد داشت. در حال حاضر آپاندیس دریای خزر منطقه قره بغاز (خلیج ترکمنستان) است، جایی که دریای خزر در آنجا لبریز می‌شود و مازاد آب از آنجا می‌رود. داغستان روسیه نیز بیش از30 سال است که از آب دریا برای انجام کارهای کشاورزی استفاده می‌کند پس اگر ما هم از این آب بگیریم مشکلی به وجود نمی‌آید. وی با اشاره به تصور اشتباه برخی کارشناسان مبنی بر استفاده این آب برای کشاورزی گفت: این آب قرار نیست برای کشاورزی مصرف شود، بلکه این آب قرار است به وسیله لوله آب‌کشی به شهر انتقال داده شود. اتفاقا شاید مصلحت بود که به جای شهرها این آب را برای کشاورزی ببرند. البته نه از نوع کشاورزی کرتی یا غرقابی و گلخانه‌ای که ما در ایران داریم، بلکه از نوع هیدروپونیک یا کشت آبی تا به این طریق به امنیت غذایی برسیم چون طی 20 سال آینده مهم‌ترین مسائل دنیا امنیت غذایی خواهد بود.

  

کمترشدن عامل بیابان‌زایی

 

 

بنیانگذار مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران گفت: اخیرا رئیس‌جمهور در مراسم افتتاحیه این طرح اظهار داشته‌اند که کویرها در حال پیشروی است و باید برویم و کویرها را آباد کنیم این حرف نیز انتقادهای فراوانی را همراه داشت. باید بگویم که خوشبختانه بیابان در کشور ما پیشروی نمی‌کند و عامل بیابان‌زایی ـ نابودی پوشش گیاهی ـ نسبت به 20 الی 50 سال اخیر کمتر شده است. وی گفت: بسیاری از منتقدان نیز اظهار داشته‌اند که در صورت عملیاتی‌شدن این طرح بسیاری از جنگل‌های شمال کشور نابود خواهد شد مانند جنگل‌های گیلان که بر اثر لوله‌کشی و انتقال گاز به کشورها و شهرهای دیگر از بین رفته‌اند. این اشتباه نیز به این دلیل است که ما گاز را صادر می‌کنیم در صورتی که باید آن را به برق تبدیل کنیم و برق را راحت‌تر و بدون آلودگی به آن نواحی صادر کنیم. وزارت نیرو برای حل این مشکل اعلام کرده است که در کنار این لوله‌ها، لوله‌کشی آب خواهد شد. 

 

آب لوله‌کشی شده

 

 

دکتر کردوانی اظهار کرد: یکی دیگر از ایراداتی که برای اجرایی شدن این طرح شده این است که این آب با طی مسافت 3500 کلیومتر دوباره شور خواهد شد. مساله مهم این است که این آب در کانال نمی‌رود، بلکه به صورت لوله‌کشی است و روباز نیست. این استاد دانشگاه تصریح کرد: برخی دیگر نیز گفته‌اند، مسائل توپوگرافی مانع از انجام این طرح می‌شود، زیرا این مسیر پستی و بلندی زیادی دارد. در جواب باید گفت که اتفاقا امکان اجرایی شدن آن وجود دارد و می‌توان برای آن شیب‌ها و فشارهایی قرار داد مانند طرح انتقال 50 کیلومتری آب الیگودرز به قم که سرانجام ساخته شد. 

 

منبع:

 

 

پروفسور کردوانی (بنیانگذار مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران)

 

 

 

طرحی مثبت؛ اگر...

 

 

به طور کلی استفاده از آب دریاهای پیرامونی برای تامین آب شرب و کشاورزی مناطق مختلف کشور اقدامی ‌مثبت است. این موضوع با رویکرد دریامحور و استفاده از منابع دریایی ما کاملا همخوانی داشته، اما به طور حتم مسائل اینچنینی ملاحظات جدایی‌ناپذیر محیط‌زیستی دارد، چراکه اگر بخواهیم در هر گوشه ساحل یا دریا طرح‌های مختلف عمرانی همچون ساخت سکوها، لوله‌های انتقال، موج‌شکن، پل و... را اجرا کنیم قطعا باید به گونه‌ای عمل کنیم که هیچ آسیبی به محیط‌زیست وارد نشود، اگر هم به ناچار این آسیب‌ها وارد شد باید درصدد جبران آنها برآییم و تلاش کنیم به نحوی آنها را ترمیم کنیم. به نظر می‌رسد در مورد موضوع انتقال آب خزر برخی از این چالش‌ها وجود ندارد؛ از جمله این‌که با توجه به حجم ورودی آب خزر که از رودخانه‌هایی مثل ولگا منشأ می‌گیرد مشکلی از نظر پایین آمدن سطح آب دریا ایجاد نمی‌شود. در واقع میزان حجم آبی که برداشت می‌شود اینقدر نیست که تاثیری در حجم کلی آب خزر داشته باشد. از طرف دیگر قانون و مقرراتی درباره میزان برداشت آب از خزر وجود ندارد که به موجب آن کشوری بخواهد به ما اعتراض کند؛ در این میان فقط ملاحظات زیست‌محیطی است که می‌تواند باعث اعتراض کشورهای دیگر حاشیه خزر شود. به عنوان مثال اگر استخراج نفت و گاز به گونه‌ای باشد که کشورهای دیگر از آن آسیب ببینند یا مواد سمی‌ و آلاینده صنایع مختلف با ورود به خزر و در اثر گردش آب به مناطق دیگر برود و سواحل کشورهای دیگر را دچار مشکل کند، این موضوع موجب چالش می‌شود. بنابراین اگر ملاحظات زیست‌محیطی در کنار مسائل اقتصادی که جنبه بسیار مهمی‌ در این پروژه بزرگ تلقی می‌شود مدنظر قرار گیرد، این طرح را می‌توان مثبت ارزیابی کرد. قطعا مجریان طرح مطالعاتی انجام داده‌اند تا به موجب آنها مشخص شود قیمت تمام شده هر لیتر آبی که از این طریق برای آشامیدن و مصارف دیگر صرف می‌شود چقدر است، آیا ما راه دیگری نداشتیم تا از منابع داخلی یا هر منبع دیگری به جای انتقال آب خزر استفاده کنیم؟  

 

چگینی: با توجه به حجم ورودی آب خزر که از رودخانه‌هایی مثل ولگا منشأ می‌گیرد مشکلی از نظر پایین آمدن سطح آب دریا ایجاد نمی‌شود. در واقع میزان حجم آبی که برداشت می‌شود اینقدر نیست که تاثیری در حجم کلی آب خزر داشته باشد.  

 

در پاسخ به این سوال باید گفت تا حد زیادی مهار آب‌ها صورت گرفته و در طرح‌های مختلف تلاش شده تا آ‌ب‌های سطحی مهار شود و تا جایی که می‌شده سد احداث شده است، اما نکته اینجاست که بزرگ‌ترین رودخانه ما که به خزر می‌ریزد سفیدرود است، اما درصد آبی که از سفیدرود وارد خزر می‌شود اصلا قابل مقایسه با ولگا نیست؛ چراکه 80 درصد آب خزر از ولگا تامین می‌شود و این رود بزرگ‌ترین منبع آبی خزر است؛ به طوری که دبی (میزان خروجی آب از واحد سطح) ولگا بیشترین تاثیر را در میزان سطح آب خزر دارد. از طرف دیگر درست است که مهار آب رودخانه‌های داخلی کشور هم می‌بایست جزو دستور کار دولت باشد، اما نباید این مهار به گونه‌ای صورت بگیرد که مشکلی مثل ارومیه ایجاد شود؛ چراکه برخی بر این باورند که به جای انتقال آب خزر به کویر آن را به سمت ارومیه بفرستیم، اما این موضوع هم از جمله چالش‌هایی است که اختلاف سطح و شوری مانع از انجام آن می‌شود. به همین دلیل شاید بهترین راه نجات ارومیه فرستادن آب خزر نباشد و به جای آن می‌بایست از منابع و رودخانه‌های غربی کشور استفاده کرد. از طرف دیگر وقتی بحث آب‌شیرین‌کن‌ها چه در جنوب و چه در شمال کشور مطرح می‌شود، تداخل آنها با زندگی موجودات آبزی از جمله چالش‌هایی است که می‌بایست مورد توجه قرار گیرد. مطمئنا برای احداث آب‌شیرین‌کن‌ها می‌بایست مطالعات زیست‌محیطی انجام شود تا با این کار، زیستگاهی خاص یا موجودی خاص و نادر مورد تهدید قرار نگیرد. در چنین حالتی باید ترتیبی داده شود که عملیات در مکانی دیگر انجام شود یا جایی برای انتقال زیستگاه انتخاب شود؛ البته از آنجا که در نکا از قبل نیروگاه برق وجود داشته چالش‌های زیست‌محیطی اینچنینی جدید تلقی نمی‌شود، هرچند مسائل دیگر مرتبط با این پروژه همچون تغییرات دمایی آب و عملیات خاکبرداری باید توسط متخصصان زیست‌شناسی و محیط‌زیست مورد مطالعه قرار گیرد. نکته‌ای که در شیرین‌سازی آب خزر مطرح می‌شود این است که چون شوری خزر یک سوم شوری آب‌های جنوبی است، همین مساله باعث می‌شود شیرین‌سازی آب خزر مقرون به صرفه‌تر باشد. از طرف دیگر وقتی آب را در کانال یا لوله‌های بسته منتقل می‌کنیم، احتمال نفوذپذیری آن به سفره‌های زیرزمینی وجود ندارد و از آنجا که خط لوله در مسیری که از قبل وجود داشته کار گذاشته می‌شود باید گفت آسیب‌های جدیدتری به محیط‌زیست و تخریب جنگل و طبیعت انجام نمی‌گیرد. 

 

منبع:

 

 

دکتر وحید چگینی / رئیس موسسه ملی اقیانوس‌شناسی

 

 

طرحی که هیچ‌گاه اجرایی نمی‌شود

 

 

دکتر اسماعیل کهرم، کارشناس محیط‌زیست گفت:طرح انتقال آب‌شیرین دریای خزر به کویر ارزش اجرایی‌شدن ندارد و هیچ‌گاه عملیاتی نخواهد شد.

 

 

وی موقعیت جغرافیایی و آب و هوای گرم و خشک استان سمنان را مناسب اجرایی‌شدن این طرح ندانست و در پاسخ به چرایی علت آن گفت: هم‌اکنون دریای مازنداران 13 در هزار نمک دارد و آب‌شور آن به درد کشاورزی و مصارف صنعتی نمی‌خورد، بنابراین چنانچه بخواهیم این آب را شیرین کنیم باید هزینه بسیار گزافی صرف کنیم. از طرف دیگر کارخانه‌های آب‌شیرین‌کن می‌توانند مقدار کمی ‌آب را شیرین کنند. مثلا این کارخانه‌ها می‌توانند آب یک سربازخانه هزار نفری را تامین کند نه این‌که آب کشاورزی یک منطقه را آن هم به صورت سیستم سنتی. دکتر کهرم اظهار کرد: جدای از هزینه زیاد انتقال آب دریای خزر به استان سمنان، مساله خاک و هوای این استان نیز مد نظر است. استان سمنان دارای آب و هوای گرم و خشکی است، بنابراین حتی اگر آب را هم به این استان انتقال دهیم، استان مناسبی برای کشاورزی نخواهد بود، زیرا هزینه‌های آب افزایش پیدا خواهد کرد. برفرض مثال ارزش تومانی خیار به 15 هزار تومان می‌رسد که مقرون به صرفه نخواهد بود و توان خرید آن نیز پایین خواهد آمد. این کارشناس محیط‌زیست مشکلات فنی را از دیگر موضوعات اجرایی‌شدن این طرح برشمرد و با اشاره به خطراتی که ممکن است با راه‌اندازی دستگاه‌های آب‌شیرین‌کن برای جانداران دریای خزر به وجود آید، گفت: اصولا آب‌شیرین‌کن‌ها، نمک را از آب‌شور جدا کرده و آب‌شور دریا را به آب‌شیرین تبدیل می‌کنند. از آنجا که نمک تولید شده توسط این آب‌شیرین‌کن‌ها ذخیره نمی‌شود و این نمک بار دیگر به آب دریاچه ریخته می‌شود، این امر باعث می‌شود که آب دریاچه شورتر شود. مثلا ممکن است، میزان غلظت نمک آن از 13 در هزار به 15 در هزار برسد. موجوداتی که زیستگاه‌ آنها دریاست تا حدی قادر به تحمل شوری آب هستند، بنابراین چنانچه شوری آب افزایش یابد، باعث می‌شود که بسیاری از جانداران از بین بروند یا بسیاری نیز تحت تاثیر شرایط قرار بگیرند. این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که اجرایی شدن این طرح، اعتراض کشورهای همسایه را بر می‌انگیزد؟ گفت: هم‌اکنون کشور ایران با 4 کشور آذربایجان، روسیه، ترکمنستان و قزاقستان در استفاده از آب دریای خزر سهیم است، چه بسا مانند زمانی که کشور ایران قصد ریختن آب رودخانه ارس به دریاچه ارومیه را داشت و کشور آذربایجان مدعی شد که این رودخانه یک رودخانه مشاع است و ایران حق استفاده از آب آن را ندارد، کشورهای ساحلی این دریا نیز نسبت به این موضوع اعتراض و گلایه کنند. وی در پایان تاکید کرد: به نظر من این طرح ارزش اجرایی شدن ندارد و مانند جاده تهران و شمال هیچ‌گاه عملیاتی نخواهد شد.