محیط زیست طبیعی و انسانی - قوانین و مقررات - استانداردهای زیستمحیطی - فناوری اطلاعات
به نام خداوند بخشاینده مهربان
درباره نویسنده واهداف وبلاگ
حبیب ماهری کارشناس ومشاور امور محیط زیست، با 30 سال سابقه وتجربه، عاشق طبیعت ایران زمین هستم وهدفم بالا بردن فرهنگ زیست محیطی جامعه از طریق فراهم کردن اطلاعات مورد نیاز است. این وبلاگ سعی دارد، مسایل زیست محیطی را مورد نقد وبررسی قراردهد
تماس با بهار طبیعت:
bahare_tabiat@yahoo.com
لار؛ همسایه خوش نقش دماوند
پارک ملی لار که از مرتفعترین مناطق حفاظتشده ایران است در شمال تهران و در دامنههای جنوبی رشته کوه البرز قرار دارد. با توجه به همجواری این منطقه با تهران بزرگ، لار یکی از مهمترین مناطق تفریحی و گردشگری طبیعی برای اهالی این شهر به شمار میرود. شاید به همین دلیل بر خلاف بسیاری از پارکهای ملی و مناطق حفاظت شده، گردشگر بیشتری به این ناحیه میرود.
دریاچه لار
این منطقه دریاچه پشت سد لار، دره رود لار و کوههای 2 سوی این دره را شامل میشود و در مجموع حدود ۲۸ هزار هکتار وسعت دارد. دریاچه لار بسیار دیدنی و زیبا و نقطه عطف گردشگرپذیری این پارک است؛ دریاچهای با طول حدود ۲۰ کیلومتر که ساخت آن سال ۱۳۵۹ به پایان رسید و از آن تاریخ تا امروز بخشی از آب تهران را تأمین میکند. وجود انواع ماهی بویژه قزلآلای خال قرمز، لار را به یکی از مناطق مناسب برای دوستداران ماهیگیری ورزشی تبدیل کردهاست. در فصل ماهیگیری که هر سال از خرداد یا تیر آغاز میشود و تا شهریور ادامه دارد، میتوان در این دریاچه ماهیگیری هم کرد. پروانه صید را باید در محل سد بگیرید؛ قیمت این پروانه امسال 8 هزار تومان اعلام شده که با آن میتوان حداکثر 5 ماهی صید کرد. اما اگر بخواهید این ماهیها را بخرید باید تا حدود 40 هزار تومان پول بدهید. یک نکته جالب این که هر سال مسابقه ماهیگیری هم کنار این دریاچه برگزار میشود و به کسی که بزرگترین ماهی را صید کند جایزهای میدهند. البته اگر نگران کاهش جمعیت این ماهیها هستید میتوانید ماهیها را پس از صید در دریاچه رها کنید. این روش ماهیگیری در بین ماهیگیران دوستدار محیطزیست روزبهروز طرفداران بیشتری پیدا میکند.
مسیر دسترسی
برای بازدید از این منطقه باید از تهران به جاجرود و جاده هراز رفت. در جاده هراز مراقب باشید سهراهی پلور را رد نکنید؛ مجسمه سربی رنگ یک کوهنورد در سمت چپتان نشانه خوبی است؛ در روستای پلور هم یک سه راهی هست که مسیر غربیاش به سد لار و محیطبانی دلیچای و پارک ملی میرسد. فاصله این نقطه تا تهران ۷۵ کیلومتر و تا آمل ۱۰۰ کیلومتر است. راههای خاکی و صعبالعبور دیگری هم وجود دارد که لواسانات و شمیرانات را به جنوب پارک ملی لار مرتبط میکند.
تنوع زیستی
گردشگرانی که علاقهمند به دیدن گونههای مختلف حیوانات و گیاهان هستند حتما باید سری به لار بزنند. آنجا حیوانات متعددی زندگی میکنند که از پستانداران میتوان قوچ و میش، خرس قهوهای، پلنگ، گرگ، سمور، خرگوش، گراز، روباه، شغال، تشی و سیاهگوش و مهمتر از همه کل و بز را نام برد؛ این منطقه بهترین زیستگاه کل و بز در کشور است. انواع پرندگان شکاری مثل عقاب طلایی، انواع کرکس و پرندگان دیگری مثل کبک، کبک دری، درنا، فلامینگو، باکلان، حواصیل و کوکر را میتوان در این منطقه دید که با توجه به سرمای منطقه، بیشتر این پرندگان در زمستان به نقاط دیگر مهاجرت میکنند. لار تنوع خوبی هم از نظر دوزیستان و خزندگان دارد. برخی از انواع نادر و در خطر انقراض افعی از جمله افعی دماوندی و افعی البرزی به همراه انواع مختلف مار، مارمولک، بزمجه و لاکپشت در این منطقه جمعیت مناسبی دارند. آبزی معروف منطقه هم قزل آلای خال قرمز است. گلها و گیاهان دارویی متنوعی هم در این منطقه وجود دارد. گیاهانی چون آلاله، شقایق، چای کوهی، گلپر، باریجه، موسیر، سریش، شیرینبیان، کاسنی، آویشن، پیازک، استبرق، کنگر، چوبک، بارهنگ، زبان طلا، آویشن، گل گاو زبان و درخت ارس همراه انواع قارچ از جمله این گیاهان است. این نکته را هم بدانید که وجود گلهای متنوع و مناسب برای زنبور عسل موجب شده زنبورداری هم در این منطقه رونق زیادی بگیرد و یکی از بهترین عسلهای کشور در لار تولید شود. پس سوغات این گردشگری هم جور شد.
سد مرتفع ایران
لار منطقهای بسیار مرتفع و سردسیر با بارش قابل ملاحظه برف است. حتی سد لار که پستترین بخش منطقه است، بیش از ۲۵۰۰ متر ارتفاع دارد و از مرتفعترین سدهای جهان است. به دلیل همین ارتفاع و کوههای بلند است که حیواناتی همچون بز کوهی و هما جمعیت خوبی در این منطقه دارند و هوای مناسب تابستانی هم انواع پرندگان را به این منطقه میکشاند. نزدیکی به قله دماوند هم چشمانداز زیبایی را برای این پارک ملی ایجاد کرده که همین موضوع دلیلی برای جذب گردشگران طبیعت به پارک ملی لار شده، واضح است که فصل مناسب برای بازدید از این منطقه تابستان است.
سخن آخر
حفاظت از این منطقه از سال ۱۳۵۴ و با تعیین آن به عنوان پارک ملی آغاز شد. مسوولان محیطزیست کشور سال ۱۳۶۱ آن را به منطقه حفاظتشده تبدیل کردند، اما در سال ۱۳۸۰ دوباره به پارک ملی ارتقا دادند. این منطقه با قرار داشتن کوهستان، دریاچه و رودخانه در کنار یکدیگر، فاصله نزدیک به پایتخت و تنوع جانوری و گیاهی بسیار بالا، استعداد مناسبی برای جذب گردشگران علاقهمند به طبیعتگردی، کوهنوردی، ماهیگیری و کمپینگ دارد و از ریههای تنفسی شهر تهران محسوب میشود. اما باید در بهرهبرداری از این ظرفیتها دقت کرد تا موجب تخریب این محیط نشود؛ یکی از مشکلات اصلی این منطقه در حال حاضر چرای بیرویه دامهای عشایر است که به ۱۲۰ هزار رأس در سال میرسد، آنهم در حالی که بیشتر بخشهای این منطقه با توجه به ارتفاع بالا توان چندانی برای رویش گیاهان ندارد و با تخریب پوشش گیاهی، بازگشت آن به حالت اولیه بسیار دشوار است.
با پیشبینی توفانهای خورشیدی، اثرات مخرب آنها کاهش خواهد یافت
پیشبینی توفانهای خورشیدی با طنابهای مغناطیسی
محققان دانشگاه جورج ماسون بتازگی کشف کردهاند پدیدهای به نام ریسمان مغناطیسی بزرگ دلیل ایجاد توفانهای خورشیدی است. تایید وجود این ساختار اولین قدم مهم به سوی تخفیف اثرات نامطلوبی است که توفانهای خورشیدی بر ارتباطات ماهوارهای روی زمین میگذارند. این کشف توسط پروفسور ژی ژانگ و با استفاده از تصاویر رصدخانه ناسا (SDO) انجام گرفت. اگرچه اعتقاد بر این است که طناب مغناطیسی علت فورانهای عظیم روی خورشید است، اما پیش از این، دانشمندان به دلیل سرعت حرکت این طنابهای مغناطیسی قادر به اثبات وجود این پدیده نبودند. اگرچه با بررسیهای دقیق تصاویر گرفته شده به وسیله تلسکوپ AIA در رصدخانه ناسا ژانگ توانست با دقت، آن نواحی از خورشید را که طنابهای مغناطیسی در آنجا شکل میگیرد، مشخص کند، ولی از این موضوع نباید غافل شد که تلسکوپ AIA قادر است در طول 24 ساعت هر 10 ثانیه یکبار تصاویری از خورشید بگیرد و این هماهنگی بینظیر زمانی به این کشف کمک زیادی کرد. طنابهای مغناطیسی باعث فورانهای خورشیدی میشوند. پروفسور ژانگ معتقد است نتایج این مشاهدات بینظیر سرانجام به حل این موضوع بحثانگیز کمک کرد که اساسا موضوع طنابهای مغناطیسی که در تئوری انتظار آن را داشتیم در عمل نیز ثابت شد. توفان خورشیدی یک فوران شدید در سطح خورشید است. این فوران گازهای یونیزهشده به نام پلاسما را با سرعتی بیش از یک و نیم میلیون کیلومتر بر ساعت به فضا میفرستد. یک تا 3 روز بعد زمانی که ابرهای مغناطیسیشده به زمین میروند با میدان مغناطیسی زمین برخورد کرده و بحثی از آن جذب قطبین زمین میشود و به این ترتیب مقدار عظیمی انرژی در مگنتوسفر زمین تزریق میکند. میدان مغناطیسی زمین همچون سپری از این سیاره در برابر بادهای خورشیدی - که برای حیات ساکنانش خطرناک است - محافظت میکند. توفانهای قوی خورشیدی همچنین میتوانند با از هم گسیختن سپر حفاظتی مغناطیسی زمین اثرات مخربی روی دامنه وسیعی از فناوریهای نوین عصر ما همچون عملکرد ماهوارهها در بخشهای ارتباطاتی، ناوبری و شبکههای توزیع برق بگذارند. تحقیقات ژانگ شاید بتواند باعث توسعه سامانههای هشدار اولیه برای توفانهای خورشیدی آتی شود و به بشر در کاهش خسارات وارد شده ناشی از آن کمک کند. همانطور که نمیتوان از وقوع آتشفشان یا زلزله جلوگیری کرد از وقوع توفانهای خورشیدی هم گریزی نیست. اما پیشبینی سریعتر این واقعه میتواند در کاهش اثرات مضر آن تاثیرگذار باشد. مثلا اپراتورهای ماهوارهها و شبکههای توزیع برق میتوانند با خاموش کردن سیستمهای کلیدی و مهم از خسارت احتمالی این سیستمها جلوگیری کنند. اکثر دانشمندان بر این باورند که میدانهای مغناطیسی خورشید نقش مهمی در ذخیره انرژی و قدرت بخشیدن به توفانهای خورشیدی دارند. دانشمندان شک دارند که اگر واقعا طنابهای مغناطیسی وجود داشته باشند دلیل اصلی قدرت گرفتن دورهای فورانهای خورشیدی باشند. یک طناب مغناطیسی از خطوط مغناطیسی زیادی تشکیل شده که دور یک محور مرکزی را گرفته و احتمالا به یکدیگر پیچیده شدهاند. به دلیل این پیچیدگی، جریان الکتریکی قویای میتواند همراه این طنابهای مغناطیسی ایجاد گردد. اکنون تصاویر تلسکوپ AIA نشان میدهد که قبل از فوران توفانهای خورشیدی، دمای محل فعال به 10 میلیون درجه رسیده و همچنان افزایش مییابد. به محض رسیدن دما به نقطه بحرانی، فوران با سرعت زیاد آغاز میشود. اکنون دانشمندان بر این باورند که این نقاط داغ، شواهدی بر وجود طنابهای مغناطیسی هستند که دانشمندان و ستارهشناسان، سالهاست به دنبال آن بودهاند.
منبع: Sciencedaily
تبدیل تالاب گاوخونی به کانون تولید ریزگردها
تالاب بین المللی گاو خونی با 46 هزار هکتار وسعت ،خشک و به کانون تولید ریزگردها تبدیل شده است ، این تالاب در فلات مرکزی قرار گرفته است که علاوه بر ایجاد رطوبت مانع پیشروی کویر و شن زارها به اصفهان می شد. با قطع جریان آب در رودخانه زاینده رود و خشک شدن تالاب گاوخونی گردوغبار ناشی از تالاب علاوه براصفهان استانهای شرقی کشور را هم تحت تاثیر قرار داده است. خشکی زاینده رود فاجعه ای زیست محیطی در فلات مرکزی ایران است ، چاههای اطراف رودخانه زاینده رود متاثر از وجود آب رودخانه بود که اکنون آب چاهها به شدت کاهش یافته است و کشاورزان اقدام به کف شکنی آنها می کنند. کف شکنی چاهها را بسیار خطرناک دانست . با این کار آب شیرین این چاهها به آب شور تبدیل شده است. دلایل خشک شدن زاینده رود خشکسالیهای پی در پی واستقرار صنایع بیش از توان اکولوژیک کلان شهر اصفهان است که با خشک شدن تالاب گاوخونی اکوسیستم فلات مرکزی هم تغییر کرده است. تالاب گاوخونی ، با پوشش گیاهی متنوع پناهگاه انواع جانورانی چون گراز ، سوسمار ، گرگ ، افعی وپناهگاه بیش از 40 هزار پرنده مهاجر و انواع خزندگان بود . این تالاب یکی از22تالاب بین المللی است که نام آن درکنوانسیون رامسر به ثبت رسیده است. تالاب گاوخونی در 140 کیلومتری جنوب شرقی اصفهان قرار دارد.
توفان خورشیدی زمین را تهدید میکند
خورشید مانند هر ستاره دیگری در کیهان، منبع کامل تولید امواج الکترومغناطیسی است. یعنی طیف کاملی از امواج رادیویی تا اشعهایکس و گاما از خورشید تابیده میشوند. به لطف سپرهای تدافعی متعددی، زمین در برابر امواج خطرناک این طیف وسیع مصون است و تنها نورمرئی و امواج رادیویی اجازه عبور از سپر جو زمین را دارند، اما در ثابتنما و زمانی که زاویه تابش خورشید به خط قائم نزدیکتر میشود، بخشی از گستره امواج ماوراءبنفش راه به درون باز کرده و زمان خطرناکی را برای در آفتاب ماندن ایجاد میکنند. اشعه ماوراءبنفش خورشید، این روزها یکی از خبرسازترین رویدادها بوده است و درباره آن و مضراتی که میتواند برای سلامت انسانها داشته باشد صحبت فراوان میشود. در آغاز فصل تابستان این صحبتها به یک نگرانی عمومی تبدیل میشود تا آنجا که در بسیاری از کشورهای جهان بویژه مناطقی که به خط استوا نزدیکتر هستند، هشدارهای عمومی به مردم داده میشود تا کمتر در معرض نور مستقیم خورشید قرار گیرند. سوختگی، التهاب و سرطانهای پوستی از جمله پیامدهای قرار گرفتن در معرض نور قوی خورشید در مواقعی است که ضریب نفوذ اشعه ماوراءبنفش آن به میزان قابل توجهی افزایش پیدا میکند. اما براستی چرا این اشعه که همواره در اطراف ما وجود دارد، تا این حد میتواند خطرناک باشد؟
پرتوهای ماوراءبنفش خورشید یا همان پرتوهای (UV Ultra Violet) در 3 طبقهبندی مختلف UVA، UVB، و UVC قرار میگیرند که هر یک اثرگذاری متفاوتی نیز بر بدن انسان دارند. فقط پرتوهای ماوراءبنفش UVA و UVB از لایه ازن عبور کرده و به همین خاطر است که هشدارها تنها این دو دسته را در بر میگیرند. پرتوهای UVC که البته آنها نیز خطرناک هستند نمیتوانند از لایه ازن عبور کرده و به سطح زمین برسند و به همین دلیل است که مورد توجه پزشکان و محققان قرار ندارند. در میان 3 گروه عمده این نوع پرتوها، پرتوهای UVB عامل عمده سوختگیهای خورشیدی به شمار میآیند. این دسته از پرتوها به وسیله لایه فوقانی پوست که از آن به پوست بیرونی یاد میشود جذب میشوند. ضخامت این لایه با ضخامت الیاف نازک ابریشمی قابل مقایسه است و به همین دلیل است که پرتوهای UVB براحتی درون آن نفوذ میکنند. همزمان با نفوذ این پرتوها سلولهایی که به آنها ملانوکیت گفته میشود و به پوست رنگ میدهند، تحت تأثیر قرار گرفته و فعال میشوند. این دسته از پرتوهای ماوراءبنفش کوتاهتر از پرتوهای نوع UVA بوده و در فصل تابستان یعنی زمانی که خورشید با زاویه قائمتری به زمین میتابد، فرصت مناسبی برای فرار از دست لایه ازن پیدا کرده و به همین دلیل سطح نفوذ آنها افزایش قابل توجهی میباید. اما از پرتوهای UVA و تأثیرگذاری آنها بر سلامت بدن چه میدانیم؟ مطالعات دانشمندان نشان میدهد این دسته از پرتوهای ماوراءبنفش خورشید که طول موج بلندتری از دسته UVB دارند بیشتر به عمق پوست نفوذ میکنند با این حال احتمال کمتری دارد که عامل سوختگیهای پوستی شوند، اما فراموش نکنیم که از این دسته از پرتوها به عنوان عامل اصلی لکههای پوستی مرتبط با پیری، از دست رفتن خاصیت کشسانی پوست و ایجاد چین و چروک در آن یاد میشود. در کل میتوان پرتوهای UVA را عامل شماره یک پیری ظاهری زودرس نامید. زمانی که صحبت از سرطانهای پوستی میشود نیز این پرتوها مظنون شماره یک قلمداد میشوند. قرار داشتن در معرض پرتوهای UVA و UVB هر دو میتواند به سرطان پوست منجر شود که به نوبت خوش خیم و بدخیم خواهند بود. تحقیقات اخیر دانشمندان نشان میدهد قرار داشتن در معرض پرتوهای UVA نه تنها موجب افزایش اثرات سرطانزای پرتوهای UVB میشود، بلکه ممکن است مستقیما سرطانهای پوستی نظیر ملانوما را نیز به همراه داشته باشد. البته ابتلا به سرطان تنها نتیجه قرار گرفتن برای مدت طولانی در معرض پرتوهای ماوراءبنفش خورشید نیست. تضعیف سیستم ایمنی بدن یکی از مهمترین نگرانیهای دانشمندان است به طوری که از آن به عنوان مقدمهای برای ابتلا به سایر بیماریها یاد میشود. این پرتوها توزیع طبیعی و عملکرد سلولهای سفید خونی را دستخوش تغییر میکنند. این سلولها از اهمیت حیاتی برخوردارند چون نسبت به جراحات ناشی از قرار گرفتن برای مدت طولانی در برابر پرتوهای خورشید از خود واکنش نشان میدهند.
شاخص UV
آشنایی با شدت پرتوهای ماوراءبنفش خورشید در مواقع مختلف سال میتواند به افراد در مصون نگاه داشتن خود در برابر مضرات آنها کمک زیادی کند. از این رو شاخصی موسوم به شاخص UV تعریف شده است که بر اساس آن میتوان شدت این پرتوها را بررسی کرده و درخصوص قرار گرفتن در مجاورت نور خورشید یا دوری کردن از آن تصمیم مناسبی اتخاذ کرد. شاخص UV یک اندازهگیری استاندارد بینالمللی از شدت این پرتوهاست که برای مکانی خاص در مواقع مشخصی از سال ارائه میشود. در بسیاری از کشورهای جهان این شاخص در لابهلای گزارش آب و هوا در اختیار مردم قرار میگیرد. زمانی که این شاخص روی عدد 3 یا بالاتر از آن قرار میگیرد سازمانهای مرتبط با سلامت عمومی به افراد پیشنهاد میکنند با استفاده از عینکهای آفتابی تایید شده و استفاده از کلاه از بدن خود در برابر پرتوهای ماوراءبنفش خورشید محافظت کنند. هر چه عدد مربوط به شاخص UV بالاتر باشد پوست در مدت زمان کمتری دچار التهاب و سوختگی میشود. مطالعات نشان میدهند در مواقعی که شاخص بالاتر از عدد 9 است سوختگی در کمتر از 15 دقیقه صورت میگیرد حال آنکه ممکن است احساس کنید پوستتان تنها کمیملهتب شده است. در مواقعی که شاخص بین 7 تا 9 قرار دارد سوختگی حدود 20 دقیقه و زمانی که شاخص بین 4 تا 7 قرار دارد حدود نیم ساعت صورت میگیرد. در مواردی هم که شاخص UV کمتر از 4 باشد سوختگی پوستی ناشی از پرتوهای ماوراءبنفش خورشید در بازه زمانی بیش از یک ساعت روی میدهد. اکنون این پرسش مطرح میشود که سوختگی ناشی از قرار گرفتن در معرض پرتوهای ماوراءبنفش خورشید در سراسر نقاط زمین که شاخص یکسانی دارند مشابه است؟ پاسخ منفی است. تحقیقات نشان میدهند یکسری فاکتورها در این فرآیند تأثیرگذار هستند. عرض جغرافیایی نخستین مورد در این سری است به طوری که هرچه به خط استوا نزدیکتر باشید در برابر سطح بالاتری از پرتوهای ماوراءبنفش خورشید قرار دارید. به همین دلیل است که ساکنان مناطق نزدیک به خط استوا نظیر مردم ساکن آفریقا، بخشهایی از خاورمیانه و آمریکای لاتین پوستی تیرهتر دارند. ارتفاع خورشید در آسمان نیز فاکتور مهم دیگری است. تحقیقات نشان میدهند هر چه خورشید عمودیتر بتابد، پرتوهای UV از شدت بیشتری برخوردار میشوند.
داستان غمبار سوختگی ناشی از پرتوهای UV در والها
تحقیقات گروهی از دانشمندان دانشگاه لندن و مرکز حیوانشناسی این شهر نشان داده است که 3 گونه از والهای ساکن خلیج کالیفرنیا دارای سوختگیهایی در ناحیه پوست هستند که عامل اصلی آنها پرتوهای مضر UV است. با توجه به چنین یافتههایی و اخبار نگرانکنندهای که درباره نازک شدن لایه ازن در اثر آلودگیهای محیطی منتشر میشود، شاید باید گفت زنگ خطر برای ساکنان سیاره زمین که همواره در معرض پرتوهای ماوراءبنفش خورشید قرار دارند به صدا در آمده است.
منبع: skincare / sciencedaily
خاک را از یاد بردهایم
از شبنم بهاری نشسته بر گلبرگها تا بخار نیکل و آهن در هسته داخلی زمین بیش از 6 هزار کیلومتر فاصله است، این همه تضاد، مولود فاصله نیست، بلکه محصول اختلاف دمای روی زمین با مرکز زمین است. زمانی که در سطح زمین، هوایی به دمای نسیم خنک بهار را احساس میکنیم دقیقا دمای هسته درونی زمین بیش از 5 هزار درجه سانتیگراد است، پس برای درک بزرگی این میزان دما تصور کنید وقتی که فقط یک یا 2 درجه به دمای 37 درجه بدنمان افزوده میشود، آنگاه تصور دمای 5 هزار درجه، هوش از سر میپراند؛ زمین یک موهبت بزرگ برای انسانهاست. از مساحت 510 میلیون کیلومترمربعی زمین 150 میلیون کیلومتر مربع آن را خشکیها تشکیل میدهند که ایرانیان از تمام خشکیهای زمین چیزی بیشتر از یک میلیون و 648 هزار کیلومتر مربع را در اختیار دارند خشکیهایی که به واسطه داشتن 11 اقلیم از 13 اقلیم دنیا، متر به مترش مثالی از بهشت است، ولی ما قدر این زمین و خاک گسترده روی آن را نمیدانیم. از 5 تا 50 کیلومتر ضخامت پوسته زمین حداکثر 30 تا 40 سانتی متر خاک، زنده است و میتواند با تولید خود استمرار حیات را ضمانت کند و مابقی تا به عمق زمین هر چه از فلزات و سنگهای جامد و مذاب وجود دارد جرم بیحیات زمین است، اما ما هنوز ارزش حیاتی این 30 تا 40 سانتیمتر خاک را درک نکردهایم. خداوند در این آب و خاک لطف و کرامتش را برما تمام کرده و اکنون نوبت ماست که بر نظامهای بهرهبرداری از زمین طرحی نو براندازیم و خاک حیاتبخش خود را به کمترین بها از دست ندهیم. در بین اجزای اصلی هر نظام، بهرهبرداری دانش، تکنولوژی ، نیروی انسانی و منابع مالی بدون وجود منابع پایه از قبیل زمین، آب و منابع ژنتیکی مفهومی ندارند، ای بسا دانش و تکنولوژی نیز خودشان برخاسته از منابع پایه هستند. برای همین انسانها تکلیفی سنگینتر از مدیریت بهرهبرداری بهینه از زمین به عهده ندارند. اگر انسانها کمر همت به نابودی همدیگر بستهاند نیازی به طراحی و ساخت سلاحهای کشتار جمعی چند میلیارد دلاری قارهپیما در کنار شکمهای گرسنه ندارند، چون فقط کافی است به خاک بیادعای زیر پایشان بیتوجه شوند، آنگاه همگی ره به سوی دیار ابدی میبرند. در میدان تنازع بقا، کشورهای در حال توسعه همچون ایران بیش از سایر کشورها باید به استفاده بهینه از سرزمین خود بها دهند، چرا که تمام تواناییهای زمین را به طور بالقوه در ماورای محاصرههای اقتصادی در اختیار دارند، ولی متاسفانه این نعمت بزرگ در اثر نبود تعامل و تعادل مدیریت در بین مردم، نهادها، نیروی انسانی، منابع مالی و وجود بهرهبرداری خرد و دهقانی و کنترل نشدن رشد ناموزون شهرنشینی، روند مهاجرت و تولد شغلهای کاذب از بین میرود تا جایی که هشدارهای حفظ خاک و پوشش گیاهی، ضدتوسعه تلقی میشود، اما امروز دفن خاک مولد زیر تاسیسات بتنی، باطلههای معدنکاوی و زبالهها، جنایتی نابخشودنی است و آلوده کردن آب و خاک با آلایندهها جنایتی بدتر. همه ما برای خرید کالاهای مورد نیازمان از افراد آگاه پرسوجو میکنیم، ولی چه قدر اتفاق افتاده که برای بهرهبرداری درست و عادلانه از خاک به نظر چند متخصص خاک اهمیت دهیم و در کدامیک از پروژههای توسعه، حفظ نقش حیاتی خاک را در اولویت قرار دادهایم؟ اگر جواب مثبت نیست معلوم است که تا به حال خاک را به بهای ناچیزی فروختهایم.
خجیر؛ رود و چشمهسار در کوهپایه
پارک ملی خجیر یکی از باارزشترین مناطق طبیعی حاشیه شهر تهران است که در دوران حکومت خاندان قاجار و پهلوی به عنوان شکارگاه سلطنتی قرق شده بود و از سال ۱۳۶۱ به عنوان پارک ملی زیر نظر سازمان حفاظت محیطزیست قرار گرفت. مهمترین مسیر دسترسی به خجیر از طریق جاده پاسداران به پارچین است که تهرانیها برای ورود به آن باید از بزرگراه شهید یاسینی استفاده کنند. بخشی از جاده تهران به دماوند در نزدیکی منطقه صنعتی کمرد هم از حاشیه شمالی خجیر میگذرد.
گردشگران طبیعت
گردشگرانی که به تماشای حیوانات علاقه دارند، خوب است بدانند در این منطقه میتوان گونههای مختلفی را مشاهده کرد؛ پستاندارانی چون پلنگ، کفتار راه راه، کل و بز، قوچ و میش، روباه قرمز، گراز، گربه دشتی، گربه پالاس، گرگ خاکستری، شغال و گورکن؛ همچنین انواع مارها چون افعی شاخدار، شترمار، تیرمار، مار پلنگی، مار آتشی، کورمار دوسر، مار کرمی، افعی کوفی، سوسن مار، مار کرمی، یلهمار و خزندگان دیگری مثل بزمجه بیابانی و نیز لاکپشت مهمیزدار. از پرندگان هم کبک، هدهد، سبزهقبا، خوتکا، تیهو، دال، انواع عقاب و سارگپه در این منطقه زندگی میکنند. در آبهای جاجرود هم آبزیانی هستند که مهمترین آنها ماهی قزلآلای رنگینکمان است. خجیر همچنین تنها منطقه استان تهران است که هنوز تعدادی آهو در آن حضور دارند. گردشگران اکوتوریسم هم میتوانند در این منطقه بهترین جنگل پسته وحشی البرز را مشاهده کنند. درختان بادام کوهی، داغداغان و ارس از دیگر درختان مهم این پارک ملی است. شیرخشت، سوفورا، روناس، چنار، زرشک، سپیدار، سیاهتلو، ارمک، افرا، کاج، زالزالک، زبان گنجشک، عرعر، اقاقیا، تنگرس، ریش بز، چوبک، گل گندم، انواع گز و انواع بید از دیگر گیاهان شاخص خجیر به شمار میروند.
دشت شقایق
جاذبه طبیعی دیگر منطقه تعداد بسیار شقایقهای وحشی در اواسط بهار است که البته به دلیل چیدن گلها توسط برخی گردشگران ناآگاه تعداد آنها اکنون بسیار کمتر از قبل شدهاست. تولید مثل شقایق همچون گیاهان دیگر از طریق ریختن بذر بر خاک انجام میشود و اگر گل آن چیده شود دیگر امکان تولید مثل وجود ندارد؛ اینچنین است که تعداد شقایقها هر سال کمتر از قبل میشود.
آلودگی نوری
از برخی مناطق خجیر ساختمانهای شهرهای تهران، بومهن و رودهن قابل مشاهده است و حتی شبهنگام نور زیاد ابرشهر تهران آرامش شبانه آن را مختل میکند. خجیر در نزدیکی دیگر منطقه ارزشمند طبیعی اطراف تهران یعنی پارک ملی سرخه حصار قرار دارد. با توجه به این همسایگی خصوصیات طبیعی 2 منطقه از جمله نوع جانوران و گیاهان شبیه به هم است، اما خجیر با توجه به فاصله بیشتری که از تهران دارد، دستنخوردهتر و سالمتر مانده است.
قدیمیترین منطقه شکار ممنوع ایران
خجیر بخشی از منطقه حفاظتشده جاجرود است که از حدود 200 سال پیش به عنوان شکارگاه سلطنتی قرق شده بود و در واقع قدیمیترین منطقه شکار ممنوع در کشور است. از سال ۱۳۱۰ به طور رسمی به عنوان شکارگاه سلطنتی تعیین شد. در دهه ۱۳۵۰ سازمان محیطزیست قصد داشت این منطقه را به عنوان پارک ملی تعیین کند، اما دربار برای حفظ منافع شخصی خانواده پادشاه اجازه این کار را نداد. در نهایت شورای انقلاب در سال ۱۳۵۸ جاجرود را به عنوان منطقه حفاظتشده تعیین کرد و سازمان حفاظت محیطزیست در سال ۱۳۶۱ خجیر و سرخهحصار را به عنوان پارک ملی مورد حفاظت قرار داد.
آموزش و جذب گردشگران
در پایان باید گفت، خجیر با توجه به تنوع زیستی فوقالعاده، قابلیتهای طبیعی بسیار، نزدیکی به پایتخت و مسیر دسترسی آسان، تنوع چشماندازها از جمله رودخانه جاجرود و چشمهسارهای فراوان در کنار کوهستان و تپه ماهور و اراضی جنگلی و بیشهای، قابلیت بسیار زیادی برای جذب گردشگر دارد اما همین قابلیتها با ورود بازدیدکنندگان غیرمسوول، شکارچیان غیرمجاز و از همه بدتر مجریان آتشسوزیهای عمدی به تهدیدی برای منطقه تبدیل شدهاست. تنها راه تبدیل این تهدید به یک مزیت، برنامهریزی مناسب برای گردشگری و آموزش اصول زیستمحیطی به بازدیدکنندگان است.
مرگ زودرس گلهای وحشی
کاهش طول عمر گلهای وحشی باعث تغییرات اکوسیستمی وسیعی در کوهستانها میشود. اکنون فصل تابستانی گلهای وحشی در کوهستانها است، زمانی که تمام مراتع و چمنزارهای مرتفع، منقش به رنگهای زیبا و عطر دلنشین گلهای وحشی شدهاند؛ اما برای چه مدت؟ زمانی فصل گلهای وحشی در مراتع کوهستانی و در تمام ماههای تابستان ادامهدار و ممتد بود، اما اکنون دانشمندان دریافته اند در میانه فصل تابستان گلهای وحشی دچار افت شدید رشدو ضعف می شوند و گاهی به پایان فصل رشد و تکثیر خود میرسند.تغییر در زمان و طول مدت گل دادن گیاهان وحشی در مراتع کوهستانی به یقین برمنابع موجود مورد نیاز برای گردهافشانهایی همچون زنبورهای عسل تاثیرگذار است. بعضی گردهافشانها طی دوره کوتاه فعالیتشان ممکن است به تنها یک نمونه گل نیاز داشته باشند. اما گردهافشانهایی که در تمام طول فصل فعالیت میکنند باید در تمام آن مدت به تعداد کافی گلهای مورد نیاز را در اختیار داشته باشند.به عنوان مثال زنبورهای نر که از گردهافشانهای مهم در بسیاری از نواحی کوهستانی و جنگلی هستند، باید در تمام طول فصل شهد و گرده لازم در اختیار داشته باشند تا بتوانند ملکه را برای تشکیل و بازسازی کولونی کندویشان تغذیه کنند. باتوجه به افزایش دمای هوا در اواسط تابستانهای فعلی، محققان شاهد کاهش شکوفه دادن گلها در سرتاسر اکوسیستم کوهستانی بودهاند. مراتع در مناطق کوهستانی بشدت تحت تاثیر دما و ذوب برفها قرار می گیرند و گلهای وحشی با اطلاعات به دست آمده از این نشانههای طبیعی میفهمند چه موقع باید گلبرگها و شکوفههایشان را باز کنند و چه موقع به فعالیت زیستی خود پایان دهند. چنین تغییراتی در گلهای شکوفهدار فصلی در مقیاس بزرگ میتواند پیامدهای جدی برای جمعیت گردهافشانها به دنبال داشته باشد. این موضوع نه تنها زنبورهای عسل بلکه مرغهای مگسخوار و دیگر موجوداتی که از گرده و شهد این گلها تغذیه میکنند را تحت تاثیر قرار میدهد. اگر زنبورهای عسل و مرغ مگسخوار به گلهای وحشی نیاز دارند در عوض گلهای وحشی هم برای بارور شدن به این دو وابستهاند.به عبارت دیگر روزها و شبهای گرم و شرجی خصوصا در اواسط تابستان ممکن است مراتع کوهستانی را خالی از گلهای وحشی و گردهافشانها نماید و این موضوع باعث تغییرات گسترده اکوسیستم کوهستانی خواهد شد.
منبع:
nature