انسان و طبیعت

محیط زیست طبیعی و انسانی - قوانین و مقررات - استانداردهای زیستمحیطی - فناوری اطلاعات

انسان و طبیعت

محیط زیست طبیعی و انسانی - قوانین و مقررات - استانداردهای زیستمحیطی - فناوری اطلاعات

دخالت در چرخه زندگی یا مدیریت آن؟

به نام خداوند بخشنده مهربان  

 

 

درباره نویسنده واهداف وبلاگ (Habib_Maheri Environmental Engineer )

حبیب ماهری کارشناس مهندسی محیط زیست، با تجربه، عاشق طبیعت ایران زمین هستم وهدفم بالا بردن فرهنگ زیست محیطی جامعه از طریق فراهم کردن اطلاعات مورد نیاز است. این وبلاگ سعی دارد، مسایل زیست محیطی را مورد نقد وبررسی قراردهد

آزمایشگاه شیمی آب (مرجع و معتمد) سازمان حفاظت محیط زیست

آنالیز و اندازه گیری

پارامترها:

(PH,COD,BOD,TDS,TSS,EC,DO)

قلیائیت کل(کربنات و بیکربنات)

سختی کل،کلسیم،منیزیم،کدورت،دترجنت،کلراید،فسفات،آمونیاک،سولفات،نیترات

ونیتریت.

بخش هوا- منابع ثابت: NO,NO2,CO,CO2,O2,NOx,SO2,CxHy,H2S

منابع سیار: PM10

 

Web Site

http://bahare-tabiat.blogfa.com

http://bahare-tabiat.blogsky.com

http://www.maheri.8m.com

تماس با بهار طبیعت:

bahare_tabiat@yahoo.com

 

 

اطلاعیه

با مشاهده هر گونه تخلفات زیست محیطی،اعم از تخلفات :آلوده نمودن محیط زیست طبیعی یا محیط زیست انسانی،تخریب طبیعت و محیط زیست،حیوان آزاری،فروش و نگهداری  غیر مجاز و غیر قانونی حیوانات،شکاروصید غیرمجاز و زنده گیری وحوش، تخریب محیط زیست ومنابع طبیعی و جنگل و مرتع،ازبین بردن رستنیها.......

حامیان حیوانات و حیات وحش می توانند موارد تخلف را از طریق شماره تماس ارتباطات مردمی ۱۵۴۰ اطلاع دهند.

موارد فوق به استناد مواد 10 و 11 قانون شکار و صید جمهوری اسلامی ایران و ماده 679 قانون مجازات اسلامی جرم محسوب ، ومتخلفین مستوجب تحت تعقیب و مجازات قانونی قرار می گیرند.

از نظر قانونی کارواش از منازل مسکونی چقدر باید فاصله داشته باشد ؟ و اگر از طرف صاحب کارواش اذیت وآزاری به خانواده‌ها شود چه کار باید کرد؟

 

هر چند بنا بر نظر بعضی حقوقدانان تکالیف قانونی درخصوص برخورد با واحدهای آلاینده به موجب ماده 9 قانون حفاظت و بهسازی محیط‌زیست، همچنین به استناد ماده 11 و تبصره ذیل ماده 10 قانون موصوف،به سازمان حفاظت محیط زیست محول شده است، لیکن بنا بر استدلال دیگر حقوقدانان رسیدگی به این موضوع براساس بند 20 ماده‌ 55 قانون شهرداری‌هاجلوگیری از ایجاد و تأسیس تمامی اماکنی که به نحوی موجب بروز مزاحمت برای ساکنان شهر می‏شوند، جزو وظایف شهرداری‌ها گنجانده شده و شهرداری‌ها را مکلف کرده تا از تاسیس کارگاه‌ها، گاراژهای عمومی، تعمیرگاه‌ها، مراکز دامداری و به‌طور کلی تمامی مشاغلی که به نحوی برای ساکنان شهر ایجاد مزاحمت می‌کنند، جلوگیری کند لذا پیشنهاد می‌شود در بدو امر شکایت خود را در شهرداری و سازمان حفاظت محیط‌زیست مطرح و سپس موضوع را به‌عنوان مزاحمت (از جنبه کیفری) در دادسرای محل وقوع جرم و تحت عنوان رفع مزاحمت (از جنبه حقوقی) در محاکم حقوقی مورد پیگیری قرار دهید.

جریمه بوق بی جا 300 هزار تومان

قانون،علیه رفع آلودگی صوتی

تعیین نرخ آلودگی صوتی، بررسی لایحه هوای پاک ، ماده 29 این لایحه بر مقوله آلودگی صوتی متمرکز است. این ماده می گوید هرگونه آلودگی صوتی به وسیله منابع ثابت و متحرک، ممنوع است و جریمه هایی که برای ایجادکنندگان این آلودگی ها تعیین شده است در مقایسه با گذشته، افزایشی محسوس داشته است

بوق بزنی

 

آلودگی صوتی اگر از سوی منابع ثابت باشد، جریمه نقدی از یک تا دو میلیون تومان دارد، اما اخم این قانون به منابع متحرک تولیدکننده آلودگی صوتی، هم جدی است.نیروی انتظامی در تبصره یک ماده 29، مکلف شده است راننده وسیله نقلیه موتوری را که به گوش دیگران آسیب می زند در اولین جلسه 100 هزار تومان، در دومین جلسه 200 هزار تومان و در سومین جلسه 300 هزار تومان جریمه کند. در تبصره دوم همان ماده 29 قید شده است که آیین نامه اجرایی این ماده باید در مدت سه ماه از تاریخ ابلاغش تهیه شود و به تصویب هیات وزیران برسد.بر اساس ماده 31 قانون هوای پاک، ناجا و یگان حفاظت از محیط زیست، دو مسئول اصلی برای برخورد با واحدهای آلاینده هستند و وظیفه دارند به عنوان ضابطان دادگستری برای برخورد با واحدهای آلوده کننده، آستین بالا بزنند، اما در این میان مسلما ناجا و بخصوص پلیس راهور، مسئولیت بیشتری دارد.منبع اصلی آلودگی صوتی در شهرها، وسایل نقلیه متحرک مانند موتورسیکلت ها و خودروها هستند و در رتبه دوم، ساخت و سازها و واحدهای صنعتی آلاینده قرار دارند. مردم با این قانون به کودکانشان نیز می آموزند که بدانند بوق، وسیله سلام و احوالپرسی یا خداحافظی نیست؛ هیچ کس حق ندارد برای لذت یا ایجاد هیجان یا ترس، اگزوز وسیله نقلیه اش را دستکاری کند یا از بوق های نامتعارف و غیراستاندارد مثل صدای حیوانات یا شیپور استفاده کند

اصل 50 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران : هر فعالیت اقتصادی وغیر اقتصادی که تخریب غیر قابل جبران بر محیط زیست وارد کند ممنوع است.

 

مجازات تخلیه و دفن مواد آلاینده درخاک

 

در ماده 19 لایحه حفاظت از خاک آمده است ،تخلیه و دفن مواد آلاینده اعم از مایع و جامد در خاک بدون رعایت مقررات زیست محیطی در غیر از مکان های تعیین شده ممنوع است.مرتکب ، علاوه بر جبران خسارت زیست محیطی به جزای نقدی دو تا پنج برابر خسارت وارده محکوم می شود.

 

دخالت در چرخه زندگی یا مدیریت آن؟

 

بررسی موضوع خوراک دهی به حیات وحش خیلی ها را به این نتیجه می رساند که باید از خیر این کار بگذرند. برای این کار استدلال های فراوانی وجود دارد، اما این نظرات بیشتر از سوی کارشناسان کانادا، آمریکا و کشورهایی که عرصه های طبیعی شان دست نخورده باقی مانده در فضای مجازی نقل می شود؛ به عنوان مثال در فضای مجازی هشدار درباره خرس های گریزلی پارک یلو استون دیده می شود یا در کانادا برای خرس های سیاه هشدار داده می شود به این حیوانات غذا ندهید و حتی برای این کار شعاری هم دارند با این مضمون که «غذا دادن به حیوانات کشتن آنهاست. اما این که این مصداق ها در کشورمان اعمال شود چون در کانادا نتیجه بخش بوده درست نیست ، چراکه شرایط طبیعی، الگوی بارش و عرصه های طبیعی باقیمانده در این کشورها بسیار متفاوت تر از شرایط ایران است.درواقع تغذیه دستی حیات وحش فرمولی ثابت برای همه جهان ندارد و نسخه ای که در کشورهای پیشرفته اجرا می شود، قابل اجرا در ایران نیست. کشوری مثل کانادا چند برابر ایران مساحت دارد، در حالی که جمعیتش حدود 36میلیون نفر است. به شکلی که تمام این کشور به نوعی طبیعت است؛ در حالی که شرایط در ایران خیلی متفاوت است. به عنوان مثال در پاییز گذشته هر هفته یک یا دو گزارش منتشر می شد از خرس هایی که به محدوده زندگی مردم وارد شده اند. گوشتخوارانی که در پاییز به شکل طبیعی بیشتر به دنبال غذا هستند برای این که باید خودشان را آماده و چربی ذخیره کنند .علاوه بر این درباره پرنده های مهاجر باید یادآور شد به گواه آمار سازمان حفاظت محیط زیست 80 درصد تالاب های کشور شرایط خوبی ندارند و 20 درصد باقیمانده هم هر کدام حدود 20 تا 80 درصد تخریب شده اند؛ بنابراین در چنین شرایطی نمی توان مانند کشورهایی که زیستگاه هایشان سالم است درباره خوراک دهی به حیات وحش تصمیم گرفت .ایران میزبان کنوانسیون رامسر بوده است. با وجود این، هنوز درک درستی از انواع تالاب هایی که براساس طبقه بندی کنوانسیون رامسر معرفی شده اند در کشور وجود ندارد.در چنین شرایطی خیلی ها به مناطقی که در آن آب جمع می شود، تالاب می گویند! این افراد در واقع چیزی از تالاب نمی دانند و همین که تعدادی پرنده را در منطقه ای آبی می بینند، ادعا می کنند با تالابی رو به رو هستند که شرایطی ایده آل دارد.اما عرصه های تالابی مثل هر عرصه طبیعی دیگری، توانی محدود برای فراهم کردن خوراک حیات وحش دارد؛ بنابراین موضوع غذا دادن به پرنده ها کاملا قابل دفاع است. حتی درباره پرنده های مهاجر، چراکه به واسطه غذادهی در تالاب ها نمی توان آنها را سیر کرد و با این کار فقط شرایطی ایجاد می شود که آنها از گرسنگی تلف نشوند.این درحالی است که با تغذیه دستی پرندگان مهاجر این شرایط نیز مهیا می شود که آنها از مناطق امن فراتر نروند .درواقع به این شکل می توان حیات وحش را مدیریت کرد؛ هرچند یکی دیگر از مشکلات حاضر محیط زیست این است که برخی کارشناسان همچنان سرشان در کتاب های 40 سال پیش است و قصد دارند با شرایط گذشته حیات وحش را مدیریت کنند.گفتنی است کتاب هایی که در گذشته نوشته شده اند اشتباه نیستند، اما باید تاکید کرد چنین کتاب هایی به روز نیست و برای تصمیم گیری درباره شرایط کنونی نمی تواند کاربرد زیادی داشته باشد.به بیان دیگر کره زمین امروز خلق نشده است که تصور شود در حال دخالت در آن هستیم . در واقع باید تلاش هایی مانند تغذیه دستی حیات وحش را در شرایط کنونی، جبران مافات خطاهایی دانست که انسان در گذشته به محیط زیست تحمیل کرده است . درواقع امروزه با علمی به نام مدیریت حیات وحش باید شرایط را به توازن رساند.تغذیه دستی و علوفه دهی به پستانداران نیز به همین شکل است، چرا که در حالت طبیعی این حیوانات گدار می کرده اند و حالا محل گدار آنها تبدیل شده به شهر. در نتیجه برای زنده نگهداشتن جمعیت محدود حیات وحش چاره ای نمی ماند جز تغذیه دستی آنها