رابطه انسان با محیط پیرامونش دیربازی است که از حیث ماهیت بایسته و محتومی که برای ادامه حیات دارد، مورد توجه همگان بوده و طبیعت به مثابه مادری که انسان را گاه اغوا و گاه تأدیب میکند، همواره پاسخی در خور به کنشهای ناشی از این رابطه داده است، واکنشی که آزمندیهای یکسویه انسان را آشکارا با ترسیم خط بٌُطلانی بر تمام آرمانهای سوداگرایانهاش به مجازات میرساند.
رابطه انسان و محیط پیرامونش در اعصار گذشته دستخوش دگرگونیهای بیشمار بوده است. بشر از زمانهای دور برای در امان ماندن از خطرات و خشم طبیعت به غارها پناه میبرده است، اما آرام آرام و در همین بستر با ساخت ابزار و سلاح از خود دفاع کرد، ماجراجو شد، سفر کرد و با کشف رموز اعجابانگیز زمین به بهرهگیری از منابع روی آورد.
با این حال، آنچه اکنون در کره زمین شاهد آنیم، حکایت از استیصال حریصانه و بیحد و حصر بشر بر منابع زمین دارد، سیطرههای تمام عیاری که بیشک پایانی غمگنانه جز زوال و حرمان جبران ناپذیر در این یگانه زیستگاه مشترک ندارد.